بسم ا... الرحمن الرحیم

 

ابن هثیم بصری

 درگذشت ابن هیثم ریاضی دان وفیزیک دان شهیر اسلام

تاريخ تولد، محل تولد، هنگام تولد:

 

مورخین براساس شواهدی، ولادت او را در سال ۳۵۴ هجری قمری می‌دانند.

پدر:-
مادر:-
برادر:-
خواهر:-
همسر:-
فرزندان:-

 

شهرت ، كنيه و لقب:

شهرت: ابن هیثم در باختر در نوشته‌های لاتینی سده‌های میانه، به آونتان یا آوناتهان و بیشتر به آلهازن(Alhazen) شناخته می‌شود.

 

دوران زندگي:

 

ابوعلی حسن (محمد؟) بن حسن (حسین؟) بن هیثم مهندس اهوازی است. از دانشمندان سرشناس ایرانی و اولین دانشمند فیزیک نور در جهان است، که در زمینه شناخت نور و قانون‌های شکست و بازتاب آن نقش مهمی ایفا کرده‌است. با وجود شهرت بسیار ، اطلاعات زیادی درباره‌ی دوران‌های مختلف زندگی، تحصیلات و استادان او در دست نیست. آنچه در این باره وجود دارد، غالباً روایاتی است که حدود سه قرن پس از او، در چند منبع تاریخی آمده است که میان آن‌ها نیز تناقض وجود دارد. این دانشمند که باید گفت بدون شک در جایگاه و مرتبه‌ای هم‌شأن نیوتن است اصلاً از بصره (که در آن زمان تحت فرمانروایی دودمان آل‌بویه ایرانی عراق بوده و جزئی از ایران به شمار می‌رفت) برخاست. وی اهل خوزستان بود و در شهر وهیشت‌اردشیر (اهواز) اقامت داشت. چنان‌که خود او در یکی از رسالاتش نوشته، پس از مشاهده‌ی اختلاف مردم در راه‌های وصول به حقیقت، به بررسی آراء و عقاید گوناگون برای یافتن راهی مطمئن به سوی حق پرداخته و چون به نتیجه‌ای نرسیده، سرانجام معتقد شده که جز از طریق علمی که ماده‌اش امور حسی و صورتش امور عقلی باشد - یعنی طبیعیات و الهیات و منطق - نمی‌توان به حق دست پیدا کرد. چنین به‌نظر می‌رسد که وی پس از آن مشغول تحصیل علوم طبیعی و فلسفی می‌شود، اگرچه خود او به مراتب تحصیلی خویش هیچ اشاره‌ای نکرده است. ابن هیثم در بصره به وزارت مشغول بود و چون به پرداختن علم، بیش‏تر علاقه‌مند بود، تظاهر به جنون کرد تا او را عزل کردند و سپس به مصر رفت. به روایتی، خلیفه‌ی فاطمی، حاکم مصر، پس از اطلاع از طرح ابن هیثم برای تنظیم آب رودخانه‌ی نیل، مالی برای او فرستاد و وی را به سفر به مصر تشویق کرد و پس از آمدن او به مصر، وی را بسیار مورد اکرام قرار داد. اما ابن هیثم با دیدن آثار و بناهایی که مصریان براساس طرح‌های دقیق مهندسی ساخته بودند، فهمید که اگر اجرای طرح او ممکن بود، این مصریان دانا، تا آن زمان آن را ساخته بودند. بنابراین نزد خلیفه به ناکارآمد بودن طرح خود اعتراف کرد و اگرچه خلیفه با او تندی نکرد، اما به‌جای این‌که ابن هیثم را در جایی مانند دارالحکمه‌ی قاهره به منصبی منصوب کند، او را به شغلی دیوانی (و متوسط) منصوب کرد. اما برای نجات از این وضعیت، باز هم تظاهر به جنون کرد. خلیفه نیز اموال او را مصادره کرد و او را در خانه‌اش زندانی نمود. پس از مرگ خلیفه، ابن هیثم نیز دست از تظاهر به جنون برداشت و آزاد شد و در نزدیکی الازهر قاهره اقامت نموده و بقیه‌ی عمر را به تدریس و تألیف گذراند. البته به نقلی نیز خلیفه‌ی فاطمی از‌‌ همان ابتدا با دیدن طرح ، آن را کم‌فایده و پرهزینه دانست و با او به تندی سخن گفت، ابن هیثم نیز از ترس خلیفه، شبانه به سمت شام فرار کرد و به خدمت یکی از امرای آن دیار در آمد و یک‌سره مشغول کارهای علمی شد و با قناعت و درآمد مختصری زندگی خود را گذراند. او در روزگاری زندگی می‌کرد که اوج شکوفایی علم و تمدن اسلامی بوده است. وی را باید پیشرو دانشمندان اهل تجربه و آزمایش دانست. علاوه بر ریاضیات و نور‌شناسی، در علومی مانند کلام، مابعدالطبیعه، منطق، اخلاق، ادب، موسیقی و خصوصاً در قوانین نظری و امور کلی پزشکی مهارت زیادی داشت (البته هیچ‌گاه به طبابت نپرداخت). خاور‌شناسان اروپایی، مطالعات بسیاری بر آثار ابن هیثم کرده و از توانایی‌های او به شگفت آمده‌اند شرح اصول اتاقک تاریک و اختراع ذره‌بین از کارهای برجستهٔ این دانشمند ایرانی و مسلمان است که منجر به ساخت دوربین عکاسی گردید. سال ها قبل از این که عکاسي اختراع شود، اساس کار دوربين عکاسي وجود داشت. ابن هيثم در قرن 5 هجري (11ميلادي) وسيله اي با نام جعبه تاريک را براي مطالعه خورشيد گرفتگي ساخت. اين وسيله در دوران جنگ هاي صليبي به اروپا راه يافت و مورد توجه نقاشان، به خصوص نقاشان ايتاليايي قرار گرفت و از آن براي طراحي دقيق منظره ها استفاده مي کردند. جعبه تاريک، اتاقکي بود که فقط بر روي يکي از سطوح آن روزنه ريزي وجود داشت. عبور نور از اين روزنه باعث مي شد که تصويري نسبتاً واضح اما وارونه در سطح مقابل آن تشکيل شود. به دید برخی پژوهشگران او نخستین دانشمند جهان است که سرعت صوت را محاسبه کرده‌است. او با معیارهای متعارف اندازه‌گیری در زمان خود، که واحد ذرع بود، سرعت نور و دور کره زمین را اندازه گرفت. وی نخستین کسی است که به بررسی ویژگی‌های نور پرداخت و اولين عينك را، براي خواندن اختراع كرد. وی مبتکر روش‌های تجربی است و آزمایش علمی به‌عنوان یکی از وسائل کار، دستاورد اوست. تحول سریع دانش نور‌شناسی در اروپا، تا حدود زیادی مرهون آشنایی با منابع عربی، به‌ویژه آثار ابن هیثم بوده است. هم‏چنین «راجر بیکن» دانشمند انگلیسی قرن سیزدهم میلادی، در تحقیقات علمی خویش از نتایج پژوهش‌ها و آزمایش‌های ابن هیثم استفاده‌ی فراوانی کرده است. یکی از محققان اروپایی می‌گوید: «کاربرد ریاضیات در پژوهش‌های مربوط به علوم طبیعی، از جمله شیوه‌هایی است که راجر بیکن را پایه‌گذار آن می‌شناسند درحالی‌که استفاده از ریاضیات در دانش‌های طبیعی، از سوی ابن هیثم بسیار جدی‌تر از آن‏چه بیکن انجام داده، صورت گرفته است». ابن هیثم از راه استنساخ کتاب‌های ریاضی روزگار می‌گذرانید. منابع تاریخی، حدود صد تالیف به او نسبت می دهند که شامل آثاری است درباره ستاره شناسی، فیزیک، ریاضی و هندسه، منطق، موسیقی و فلسفه. متاسفانه بیش از نیمی از این آثار در گذر زمان از میان رفته است و آثار بر جا مانده، تنها در زمینه نورشناسی، نجوم و ریاضیات است. در این میانه رساله درخشانی وجود دارد با عنوان «المناظر» که اثری جامع و بی نظیر در علم نورشناسی است و در حوالی قرن سیزدهم میلادی به زبان لاتین ترجمه شد. متن لاتین در سال ۱۵۷۲ تحت عنوان «گنجینه نورشناسی» توسط فردریک ریزنر در شهر بال (آلمانی؛ بازل) به چاپ رسید. ابن هیثم با این اثر پرتوی تازه بر پژوهش های نورشناختی پیشین افکند. وی کارهای علمی دانشمندان یونانی چون اقلیدس، ارسطو، ارشمیدس و بطلمیوس را نقد و بازنگری کرد و ضمن ادای دین و احترام به این اندیشمندان، از یافته های آنان و علم عصر خویش بسیار فراتر رفت. عبدالحمید صبره (پژوهشگر دانشگاه هاروارد) در مقاله جامعی که درباره ابن هیثم نگاشته است، بر این موضوع تاکید می کند که در نظریه های نورشناختی وی با آنکه ردپای نظریه های علمی گذشته و به ویژه آرای بطلمیوس به چشم می خورد، اما ابن هیثم بدون آنکه مستقیماً از این آثار اقتباس کند، نظریه های پیش از خود را در آرایشی نوین گرد آورده و نقد و بررسی کرده است. المناظر رساله یی است که با روشی تجربی و با اتکا بر علم ریاضی به توضیح ماهیت و ویژگی های پدیده نور می پردازد و رابطه آن را با مکانیسم دیدن و ادراک بصری تجزیه و تحلیل می کند. ابن هیثم در این رساله، چندین قرن پیش از پژوهش های سده نوزدهم در غرب، به توضیح و تشریح علمی و تجربی پدیده دوام بصری و فای پرداخته است. وی به خوبی با موضوع پس ماند تصویر در چشم آشنا بوده و از آن به عنوان دوام تصویر نام برده و در توضیح آن چندین آزمایش تجربی را پیشنهاد کرده است. شهرت ابن هیثم در نجوم بیشتر به سبب تالیف رساله‌ای است به نام مقاله فی هیئته العالم. ظاهراً این رساله از آثار جوانی او است، زیرا در آن از «پرتوی که از چشم خارج می‌شود» سخن گفته‌است و ماه را جسمی صیقلی توصیف کرده که نور خورشید را «باز می‌تاباند».

 

حل مسأله زیر یکی از کارهای معروف او است:

«در صفحه دایره‌ای به مرکز O و به شعاع R، دو نقطه ثابت B ،A داده می‌شود. هرگاه دایره را به مثابه آیینه‌ای فرض کنیم بر آن، نقطه‌ای چون M بیابید که شعاعی نورانی که از A خارج می‌شود پس از منعکس شدن در نقطه M، بر B بگذرد.» ابن هیثم این مسأله را با استفاده از یک معادله چهارم و از تقاطع یک هذلولی متساوی القطرین و یک دایره حل کرده‌است.

 

از میان شاگردان وی، در طول سال‌هایی که به تدریس اشتغال داشت، تنها دو تن را می‌شناسیم:

ابوالوفاء مبشر بن فاتک، دانشمند مشهور مصری که نزد ابن هیثم به تحصیل ریاضی پرداخت و یکی از از بزرگان سمنان به‌نام سرخاب (سهراب) که سه سال نزد او شاگردی کرد و استاد هر ماه از او ۱۰۰ دینار می‌گرفت. اما در پایان سه سال، همه‌ی آنچه را که گرفته بود به سرخاب پس داد و گفت که هدف او از این کار، آزمایش خلوص شاگرد در دانش‌اندوزی بوده است.

آثار :

·         کتاب المناظر

·         مقالة فی صورةالکسوف

·         رسالة فی مساحة المسجم المکافی

·         مقالة فی تربیع الدائرة

·         مقالة مستقصاة فی الاشکال الهلالیة

·         خواص المثلث من جهة العمود

·         القول المعروف بالغریب فی حساب المعاملات

·         قول فی مساحة الکرة

تاريخ فوت، محل فوت، هنگام فوت، محل دفن:

از تاریخ دقیق درگذشت ابن هیثم اطلاعی در دست نیست. اکثر مورخین مرگ او را در حدود سال ۴۳۰قمری یا پس از آن در قاهره دانسته‌ و گفته‌اند که چون به‏ سختی بیمار شد و دانست که عمرش به‌سر آمده، رو به کعبه خوابید و ذکر حق گفت و چشم از جهان فروبست.

 

تجزیه و تحلیل برخی از آثار ابن هیثم
رساله فی مساحه المجسّم المکافی، یکی از مهم‌ترین آثار ریاضی اسلامی است. در این رساله ابن هیثم روش افناء را برای پیدا کردن حجمهایی که برخی از آنها تا زمان خود او محاسبه نشده بودند، به کار برده است. به این ترتیب ابن هیثم قادر شد که در محاسبۀ حجم حاصل از دوران، محور دوران را برای اولین‌بار به‌طور دلخواه انتخاب کند. قبل از ابن هیثم، ارشمیدس آن مسائل را با روش افناء (گرچه کمی متفاوت با روش ابن هیثم) حل کرده بود.
قابل ذکر است که به احتمال زیاد دانشمندان اسلامی از جمله ابن هیثم از نسخه‌ای که ارشمیدس دربارۀ روش افناء نوشته بود، نسخۀ مربوط به شبه‌مخروطها و شبکه‌کره‌ها، اطلاعی نداشتند، چون در هیچ‌یک از منابع اسلامی ذکری از آن نشده است.
تکامل روش افناء درواقع منجر به نظریۀ انتگرال گردید که پایۀ مهم کاربرد ریاضیات در مسائل عملی و نظری است.
ابن هیثم راجع به تحقیقات ثابت ابن قره و ابوسهل کوهی در این رساله صحبت کرده است.
این رساله بین سالهای 1911-1912م توسط هاینریش زوتر به آلمانی ترجمه و تجزیه و تحلیل شده است. در تجزیه و تحلیلی که اینک انجام می‌گیرد، سعی شده است تا نقایص کار زوتر که بیشتر در اشکال و مقایسۀ کارهای ابن هیثم با فرم محاسباتی امروزی مشهود است، برطرف گردد.
ابن هیثم علاوه بر آثار ریاضی وفلکی در وجود فوت، تعداد زیادی کتاب و مقاله دربارۀ ریاضیات داشته که بیشترآن ها از بین رفته است.

توجیه رنگین‌کمان از نظر ابن‌هیثم و تأثیر آن در علمای دیگر
ابن‌هیثم به رنگین کمان نیز توجه زیادی مبذول داشته و با آن که انکسار نور را در مورد آن تطبیق نکرده، از راه انعکاس بسیار بهتر از بطلیموس به توجیه‌‌ آن پرداخته است.
پژوهش‌های اولیه او بر روی کجراهی رنگی (
Chromatic aberration) با استفاده از ظرف شیشه‌ای کروی مجوف پر از آب الهام‌بخش علمایی چون قطب‌الدین شیرازی و کمال‌الدین فارسی در مطالعه‌ی رنگین کمان گردید.
قطب‌الدین شیرازی رنگین کمان نخستین را به شکل دو شکست و یک بازتاب داخلی و کمان دوم را با دو شکست و دو بازتاب نور توضیح داد.
کمال‌الدین فارسی این توضیح را با انجام دادن یک پژوهش تجربی محتاطانه روی مسیر پرتوهای نور از یک منفذ کوچک، وقتی که کره‌ای از آب به تقلید از یک قطره باران بزرگ شده در راه آن قرار گیرد، ثابت کرد. وی با به کار بردن یک پرده‌ی کدر توانست نور را قطع کند و به این ترتیب پی برد که برای پرتوها آن‌گاه که هر یک از دو نیمه‌ی کره به نوبت در مسیر واقع شوند چه اتفاقی روی می‌دهد. کمال‌الدین رنگین کمان را‌ آبی، سبز، زرد، قرمز، سیاه و سفید می‌دانست که نتیجه‌ی اختلافاتی در شدت پرتوها می‌باشد، و این نیز به نوبه‌ی خود معلول مسیرهای نوری مختلف است.
تأثیر نظریة ابن‌هیثم درباره‌ی رنگین‌کمان را می‌توان حتی در پژوهش‌های دیتریش و فرایبرگ  مشاهده کرد.

 

 


● فوت بن هیثم بصری؛ عالم بنام اسلام

بن هیثم بصری (معروف به ابن هیثم) از دانشمندان نام‌آور در چنین روزی از سال
۴۳۰ هجری قمری چشم از جهان فروبست
ابوعلی، حسن بن حسن (یا محمد بن حسین) بن هیثم بصری، ریاضی‌دان برجسته و بزرگ‌ترین فیزیک‌دان و نور‌شناس مسلمان قرن چهارم هجری قمری (مطابق با قرن دهم میلادی) بود که در آثار لاتینی قرون وسطی نام او به‌صورت «آونتان» و بیش‏تر به‌صورت «آلهازن» آمده است.
با وجود شهرت بسیار ابن هیثم، اطلاعات زیادی درباره‌ی دوران‌های مختلف زندگی، تحصیلات و استادان او در دست نیست. آنچه در این باره وجود دارد، غالباً روایاتی است که حدود سه قرن پس از او، در چند منبع تاریخی آمده است که میان آن‌ها نیز تناقض وجود دارد.
ابن هیثم اهل بصره بود و مورخین براساس شواهدی، ولادت او را مصادف با سال
۳۵۴ق می‌دانند. چنان‌که خود او در یکی از رسالاتش نوشته، پس از مشاهده‌ی اختلاف مردم در راه‌های وصول به حقیقت، به بررسی آراء و عقاید گوناگون برای یافتن راهی مطمئن به سوی حق پرداخته و چون به نتیجه‌ای نرسیده، سرانجام معتقد شده که جز از طریق علمی که ماده‌اش امور حسی و صورتش امور عقلی باشد - یعنی طبیعیات و الهیات و منطق - نمی‌توان به حق دست پیدا کرد. چنین به‌نطر می‌رسد که وی پس از آن مشغول تحصیل علوم طبیعی و فلسفی می‌شود، اگرچه خود او به مراتب تحصیلی خویش هیچ اشاره‌ای نکرده است.
ابن هیثم در بصره به وزارت مشغول بود و چون به پرداختن علم، بیش‏تر علاقه‌مند بود، تظاهر به جنون کرد تا او را عزل کردند و سپس به مصر رفت. به روایتی، خلیفه‌ی فاطمی، حاکم مصر، پس از اطلاع از طرح ابن هیثم برای تنظیم آب رودخانه‌ی نیل، مالی برای او فرستاد و وی را به سفر به مصر تشویق کرد و پس از آمدن او به مصر، وی را بسیار مورد اکرام قرار داد. اما ابن هیثم با دیدن آثار و بناهایی که مصریان براساس طرح‌های دقیق مهندسی ساخته بودند، فهمید که اگر اجرای طرح او ممکن بود، این مصریان دانا، تا آن زمان آن را ساخته بودند.
بنابراین نزد خلیفه به ناکارآمد بودن طراح خود اعتراف کرد و اگرچه خلیفه با او تندی نکرد، اما به‌جای این‌که ابن هیثم را در جایی مانند دارالحکمه‌ی قاهره به منصبی منصوب کند، او را به شغلی دیوانی (و متوسط) منصوب کرد. و البته ابن هیثم از بیم خلیفه، مشغول به این کار شد. اما برای نجات از این وضعیت، باز هم تظاهر به جنون کرد. خلیفه نیز اموال او را مصادره کرد و او را در خانه‌اش زندانی نمود.
پس از مرگ خلیفه، ابن هیثم نیز دست از تظاهر به جنون برداشت و آزاد شد و در نزدیکی الازهر قاهره اقامت نموده و بقیه‌ی عمر را به تدریس و تألیف گذراند. البته به نقلی نیز خلیفه‌ی فاطمی از‌‌ همان ابتدا با دیدن طرح ابن هیثم، آن را کم‌فایده و پرهزینه دانست و با او به تندی سخن گفت، ابن هیثم نیز از ترس خلیفه، شبانه به سمت شام فرار کرد و به خدمت یکی از امرای آن دیار در آمد و یک‌سره مشغول کارهای علمی شد و با قناعت و درآمد مختصری زندگی خود را گذراند.
ابن هیثم در روزگاری زندگی می‌کرد که اوج شکوفایی علم و تمدن اسلامی بوده است. او را باید پیشرو دانشمندان اهل تجربه و آزمایش دانست. وی علاوه بر ریاضیات و نور‌شناسی، در علومی مانند کلام، مابعدالطبیعه، منطق، اخلاق، ادب، موسیقی و خصوصاً در قوانین نظری و امور کلی پزشکی مهارت زیادی داشت (البته هیچ‌گاه به طبابت نپرداخت).
خاور‌شناسان اروپایی، مطالعات بسیاری بر آثار ابن هیثم کرده و از توانایی‌های او به شگفت آمده‌اند. تا پایان قرن نوزدهم میلادی، بیش‏ترین تأثیر او را در نور‌شناسی می‌دانستند اما با مطالعه‌ی دقیق‌تر عده‌ای از محققان اروپایی بر آثار او، متوجه شدند که راه‏حل بسیاری از مسائل دشوار ریاضیات نیز از ابن هیثم بوده است.


http://imna.ir/images/upload/0048/images/4301/Faazel2.jpg


تحقیقات آن‌ها نشان می‌دهد که او با تبحر بسیار توانسته مسائل دشوار مثلثات را نیز از راه‌های صرفاً هندسی حل نماید. ابن هیثم مبتکر روش‌های تجربی است و آزمایش علمی به‌عنوان یکی از وسائل کار، دستاورد اوست. تحول سریع دانش نور‌شناسی در اروپا، تا حدود زیادی مرهون آشنایی با منابع عربی، به‌ویژه آثار ابن هیثم بوده است.
هم‏چنین «راجر بیکن» دانشمند انگلیسی قرن سیزدهم میلادی، در تحقیقات علمی خویش از نتایج پژوهش‌ها و آزمایش‌های ابن هیثم استفاده‌ی فراوانی کرده است. یکی از محققان اروپایی می‌گوید: «کاربرد ریاضیات در پژوهش‌های مربوط به علوم طبیعی، از جمله شیوه‌هایی است که راجر بیکن را پایه‌گذار آن می‌شناسند درحالی‌که استفاده از ریاضیات در دانش‌های طبیعی، از سوی ابن هیثم بسیار جدی‌تر از آن‏چه بیکن انجام داده، صورت گرفته است.»
خاور‌شناسان معتقدند که تحول دانش ستاره‌شناسی در مغرب‌زمین، بیش از همه مدیون کتب ابن هیثم است و نظریه‌ی «سیارات نو» که در قرن پانزدهم میلادی از جانب «پورباخ» مطرح شده، درواقع چیزی جز تکرار نظریه‌ی ابن هیثم نبوده است. پژوهش‌های ابن هیثم درباره‌ی نور ماه، نخستین تلاش در جهت یک تحقیق جامع یک نجومی به‌شمار می‌آید و این واقعیت که او در این اثر، با ابزارهای آزمایش به پژوهش در اشعه‌ی ماه پرداخته و نخستین‌بار از «تاریکخانه» استفاده کرده، جایگاه او را به‌عنوان پایه‌گذار روش نوین پژوهش طبیعت نشان می‌دهد.
اگرچه ابن هیثم از دانشمندان کبیرالتألیف به‌شمار می‌آید، ولی حجم بسیاری از آثار او در فنون مختلف از چند صفحه تجاوز نمی‌کند. برخی مورخین برای او
۹۲ اثر ذکر کرده‌اند که چند اثر از مهم‌ترین تألیفات او بدین قرار است: ۱- آلة لفحص انصوء و انکساره؛ ۲- استخراج ارتفاع القطب علی غایة التحقیق؛ ۳- اضواء الکواکب؛ ۴- رسالة فی مساحة الجسم المکانی؛ ۵- المناظر (که معروف‌ترین کتاب اوست)؛ ۶- استخراج سمت القبلة فی جمیع المسکونة بجداول و صفت‌ها.
از میان شاگردان ابن هیثم، در طول سال‌هایی که به تدریس اشتغال داشت، تنها دو تن را می‌شناسیم: ابوالوفاء مبشر بن فاتک، دانشمند مشهور مصری که نزد ابن هیثم به تحصیل ریاضی پرداخت و یکی از از بزرگان سمنان به‌نام سرخاب (سهراب) که سه سال نزد او شاگردی کرد و استاد هر ماه از او
۱۰۰ دینار می‌گرفت. اما در پایان سه سال، همه‌ی آن‏چه را که گرفته بود به سرخاب پس داد و گفت که هدف او از این کار، آزمایش خلوص شاگرد در دانش‌اندوزی بوده است.
از تاریخ دقیق درگذشت ابن هیثم اطلاعی در دست نیست. اکثر مورخین مرگ او را در حدود سال
۴۳۰ هجری قمری - سیزدهم جمادی‌الثانی - یا پس از آن در قاهره دانسته‌ و گفته‌اند که چون به‏سختی بیمار شد و دانست که عمرش به‌سر آمده، رو به کعبه خوابید و ذکر حق گفت و چشم از جهان فروبست.

نویسنده علمدارزاده