دانستنيهاي بمب اتم
نخستين بمب از اين نوع ، در سال 1945 م در
ايالات نيو مكزيكو در ايالات متحده آمريكا آزمايش شد . اين بمب ، انفجاري با قدرت
19 كيلو تن ايجاد كرد ( يك كيلو تن برابر
است با
انرژي اتمي آزاد شده 190 تن ماده منفجره تي . ان . تي )
انفجار بمب اتمي موج بسيار نيرومند پرتوهاي شديد نوراني ، تشعشعات نفوذ كننده اشعه
گاما و نوترونها و پخش شدن مواد راديو اكتيو را همراه دارد . انفجار بمب اتمي
چندين هزار ميليارد كالري حرارت را در چند ميليونيوم ثانيه ايجاد مي كند .
اين دماي چند ميليون درجه اي با فشار بسيار زياد تا فاصله
1200 متري از مركز انفجار به افراد بدون پوشش حفاظتي صدمه مي زند و سبب مرگ و
بيماري انسان و جانوران مي شود . همچنين زمين ، هوا آب و همه چيز را به مواد راديو
اكتيو آلوده مي كند .
بمب هاي اتمي شامل نيروهاي قوي و ضعيفي اند كه اين نيروها
هسته يك اتم را به ويژه اتم هايي كه هسته هاي ناپايداري دارند، در جاي خود نگه مي
دارند. اساسا
دو شيوه بنيادي براي آزادسازي انرژي از يك اتم وجود دارد: 1- شكافت هسته اي: مي
توان هسته يك اتم را با يك نوترون به دو جزء كوچك تر تقسيم كرد. اين همان شيوه اي
است كه در مورد ايزوتوپ هاي اورانيوم (يعني اورانيوم 235 و اورانيوم 233) به كار مي رود.
براي توليد يك بمب اتمي موارد زير نياز است:
يك منبع سوخت كه قابليت شكافت يا همجوشي را داشته باشد.
دستگاهي كه همچون ماشه آغازگر حوادث باشد.
راهي كه به كمك آن بتوان بيشتر سوخت را پيش از آنكه انفجار
رخ دهد دچار شكافت يا همجوشي كرد.
در اولين بمب هاي اتمي از روش شكافت استفاده مي شد. اما
امروزه بمب هاي همجوشي از فرآيند همجوشي به عنوان ماشه آغازگر استفاده مي كنند.بمب
هاي شكافتي (فيزيوني): يك بمب شكافتي از ماده اي مانند اورانيوم 235 براي خلق يك
انفجار هسته اي استفاده مي كند. اورانيوم 235 ويژگي منحصر به فردي دارد كه آن را
براي توليد هم انرژي هسته اي و هم بمب هسته اي مناسب مي كند. اورانيوم 235 يكي از نادر موادي است كه مي
تواند زير شكافت القايي قرار بگيرد.اگر يك نوترون آزاد به هسته اورانيوم 235
برود،هسته بي درنگ نوترون را جذب كرده و بي ثبات شده در يك چشم به هم زدن شكسته مي
شود. اين باعث پديد آمدن دو اتم سبك تر و آزادسازي دو يا سه عدد نوترون مي شود كه
تعداد اين نوترون ها بستگي به چگونگي شكسته شدن هسته اتم اوليه اورانيوم 235 دارد.
دو اتم جديد به محض اينكه در وضعيت جديد تثبيت شدند از خود پرتو گاما ساطع مي
كنند. درباره اين نحوه شكافت القايي سه نكته وجود دارد كه موضوع را جالب مي كند.
1 - احتمال اينكه اتم اورانيوم 235 نوتروني را كه به سمتش
است، جذب كند، بسيار بالا است. در بمبي كه به خوبي كار مي كند، بيش از يك نوترون
از هر فرآيند فيزيون به دست مي آيد كه خود اين نوترون ها سبب وقوع فرآيندهاي شكافت
بعدي اند. اين وضعيت اصطلاحا «وراي آستانه بحران» ناميده مي شود.
2 - فرآيند جذب نوترون و شكسته شدن متعاقب آن بسيار سريع و
در حد پيكو ثانيه (12-10 ثانيه) رخ مي دهد.
3 - حجم عظيم و خارق العاده اي از انرژي به صورت گرما و
پرتو گاما به هنگام شكسته شدن هسته آزاد مي شود. انرژي آزاد شده از يك فرآيند
شكافت به اين علت است كه محصولات شكافت و نوترون ها وزن كمتري از اتم اورانيوم 235
دارند. اين تفاوت وزن نمايان گر تبديل ماده به انرژي است كه به واسطه فرمول معروف mc2= E محاسبه مي
شود. حدود نيم كيلوگرم اورانيوم غني شده به كار رفته در يك بمب هسته اي برابر با
چندين ميليون گالن بنزين است. نيم كيلوگرم اورانيوم غني شده انداز ه اي معادل يك
توپ تنيس دارد. در حالي كه يك ميليون گالن بنزين در مكعبي كه هر ضلع آن 17 متر
(ارتفاع يك ساختمان 5 طبقه) است، جا مي گيرد. حالا بهتر مي توان انرژي آزاد شده از
مقدار كمي اورانيوم 235 را متصور شد.براي اينكه اين ويژگي هاي اروانيوم 235 به كار
آيد بايد اورانيوم را غني كرد. اورانيوم به كار رفته در سلاح هاي هسته اي حداقل
بايد شامل نود درصد اورانيوم 235 باشد.در يك بمب شكافتي، سوخت به كار رفته را بايد
در توده هايي كه وضعيت «زير آستانه بحران» دارند، نگه داشت. اين كار براي جلوگيري از انفجار نارس و
زودهنگام ضروري است. تعريف توده اي كه در وضعيت «آستانه بحران» قرار داد چنين است:
حداقل توده از يك ماده با قابليت شكافت كه براي رسيدن به واكنش شكافت هسته اي لازم
است. اين جداسازي مشكلات زيادي را براي طراحي يك بمب شكافتي با خود به همراه مي
آورد كه بايد حل شود.
1 - دو يا بيشتر از دو توده «زير آستانه بحران» براي تشكيل
توده «وراي آستانه بحران» بايد در كنار هم آورده شوند كه در اين صورت موقع انفجار
به نوترون بيش از آنچه كه هست براي رسيدن به يك واكنش شكافتي، نياز پيدا خواهد شد.
2 - نوترون هاي آزاد بايد در يك توده «وراي آستانه بحران»
القا شوند تا شكافت آغاز شود.
3 - براي جلوگيري از ناكامي بمب بايد هر مقدار ماده كه ممكن
است پيش از انفجار وارد مرحله شكافت شود براي تبديل توده هاي «زير آستانه بحران»
به توده هايي «وراي آستانه بحران» از دو تكنيك «چكاندن ماشه» و «انفجار از درون»
استفاده مي شود.تكنيك «چكاندن ماشه» ساده ترين راه براي آوردن توده هاي «زير
بحران» به همديگر است. بدين صورت كه يك تفنگ توده اي را به توده ديگر شليك مي كند.
يك كره تشكيل شده از اورانيوم 235 به دور يك مولد نوترون ساخته مي شود. گلوله اي
از اورانيوم 235 در يك انتهاي تيوپ درازي كه پشت آن مواد منفجره جاسازي شده، قرار
داده مي شود.كره ياد شده در انتهاي ديگر تيوپ قرار مي گيرد. يك حسگر حساس به فشار
ارتفاع مناسب را براي انفجار چاشني و بروز حوادث زير تشخيص مي دهد:
1 - انفجار مواد منفجره و در نتيجه شليك گلوله در تيوپ
2 - برخورد گلوله به كره و مولد و در نتيجه آغاز واكنش
شكافت
3 - انفجار بمب
در «پسر بچه» بمبي كه در سال هاي پاياني جنگ جهاني دوم بر
شهر هيروشيما انداخته شد، تكنيك «چكاندن ماشه» به كار رفته بود. اين بمب 5/14 كيلو
تن برابر با 500/14 تن TNT بازده و 5/1 درصد كارآيي داشت. يعني پيش از انفجار تنها 5/1 درصد
ازماده مورد نظر شكافت پيدا كرد.
در همان ابتداي «پروژه منهتن»، برنامه سري آمريكا در توليد
بمب اتمي، دانشمندان فهميدند كه فشردن توده ها به همديگر و به يك كره با استفاده
از انفجار دروني مي تواند راه مناسبي براي رسيدن به توده «وراي آستانه بحران» باشد. البته اين
تفكر مشكلات زيادي به همراه داشت. به خصوص اين مسئله مطرح شد كه چگونه مي توان يك
موج شوك را به طور يكنواخت، مستقيما طي كره مورد نظر، هدايت و كنترل كرد؟افراد تيم
پروژه «منهتن» اين مشكلات را حل كردند.
بدين صورت، تكنيك «انفجار از درون» خلق شد. دستگاه انفجار
دروني شامل يك كره از جنس اورانيوم 235 و يك بخش به عنوان هسته است كه از
پولوتونيوم 239 تشكيل شده و با مواد منفجره احاطه شده است. وقتي چاشني بمب به كار
بيفتد حوادث زير رخ مي دهند:
1 - انفجار مواد منفجره موج شوك ايجاد مي كند.
2 - موج شوك بخش هسته را فشرده مي كند.
3 - فرآيند شكافت شروع مي شود.
4 - بمب منفجر مي شود.
در «مرد گنده» بمبي كه در سال هاي پاياني جنگ جهاني دوم بر
شهر ناكازاكي انداخته شد، تكنيك «انفجار از درون» به كار رفته بود. بازده اين بمب
23 كيلو تن و كارآيي آن 17درصد بود.شكافت معمولا در 560 ميلياردم ثانيه رخ مي
دهد.بمب هاي همجوشي: بمب هاي همجوشي كار مي كردند ولي كارآيي بالايي نداشتند. بمب
هاي همجوشي كه بمب هاي «ترمونوكلئار» هم ناميده مي شوند، بازده و كارآيي به مراتب
بالاتري دارند. براي توليد بمب همجوشي بايد مشكلات زير حل شود:دوتريوم و تريتيوم
مواد به كار رفته در سوخت همجوشي هر دو گازند و ذخيره كردنشان دشوار است. تريتيوم
هم كمياب است و هم نيمه عمر كوتاهي دارد بنابراين سوخت بمب بايد همواره تكميل و پر
شود.دوتريوم و تريتيوم بايد به شدت در دماي بالا براي آغاز واكنش همجوشي فشرده
شوند. در نهايت «استانسيلا اولام» دريافت كه بيشتر پرتو به دست آمده از يك واكنش
فيزيون، اشعه X است كه اين اشعه X مي تواند با ايجاد درجه حرارت بالا و فشار زياد مقدمات همجوشي را
آماده كند. بنابراين با به كارگيري بمب شكافتي در بمب همجوشي مشكلات بسياري حل شد.
در يك بمب همجوشي حوادث زير رخ مي دهند:
1 - بمب شكافتي با انفجار دروني ايجاد اشعه X مي كند.
2 - اشعه
X درون بمب و در نتيجه سپر جلوگيري كننده از انفجار نارس را
گرم مي كند.
3 - گرما باعث منبسط شدن سپر و سوختن آن مي شود. اين كار
باعث ورود فشار به درون ليتيوم - دوتريوم مي شود.
4 - ليتيوم - دوتريوم 30 برابر بيشتر از قبل تحت فشار قرار
مي گيرند.
5 - امواج شوك فشاري واكنش شكافتي را در ميله پولوتونيومي
آغاز مي كند.
6 - ميله در حال شكافت از خود پرتو، گرما و نوترون مي دهد.
7 - نوترون ها به سوي ليتيوم - دوتريوم رفته و با چسبيدن به
ليتيوم ايجاد تريتيوم مي كند.
8 - تركيبي از دما و فشار براي وقوع واكنش همجوشي تريتيوم -
دوتريوم ودوتريوم - دوتريوم و ايجاد پرتو، گرما و نوترون بيشتر، بسيار مناسب است.
9 - نوترون هاي آزاد شده از واكنش هاي همجوشي باعث القاي
شكافت در قطعات اورانيوم 238 كه در سپر مورد نظر به كار رفته بود، مي شود.
10 - شكافت قطعات اروانيومي ايجاد گرما و پرتو بيشتر مي كند.
11 - بمب منفجر شود.
بمب هسته اي چگونه كار ميكند؟
شما احتمالاً در كتابهاي تاريخ خواندهايد كه
بمب هستهاي در جنگ جهاني دوم توسط آمريكا عليه ژاپن بكار رفت و ممكن است فيلمهايي
را ديده باشيد كه در آنها بمبهاي هستهاي منفجر ميشوند. درحاليكه در اخبار ميشنويد،
برخي كشورها راجع به خلع سلاح اتمي با يكديگر گفتگو ميكنند، كشورهايي مثل هند و
پاكستان سلاحهاي اتمي خود را توسعه ميدهند.
ما ديدهايم كه اين وسايل چه نيروي مخرب خارقالعادهاي
دارند، ولي آنها واقعاً چگونه كار ميكنند؟ در اين بخش خواهيد آموخت كه بمب هستهاي
چگونه توليد ميشود و پس از يك انفجار هستهاي چه اتفاقي ميافتد؟
فيزيك هستهاي
انرژي هستهاي به 2 روش
توليد ميشود:
1- شكافت هستهاي: در اين روش هسته يك اتم توسط يك نوترون
به دو بخش كوچكتر تقسيم ميشود. در اين روش غالباً از عنصر اورانيوم استفاده ميشود.
2- گداخت هستهاي: در اين روش كه در سطح خورشيد هم اجرا ميشود،
معمولاً هيدروژنها با برخورد به يكديگر تبديل به هليوم ميشوند و در اين تبديل،
انرژي بسيار زيادي بصورت نور و گرما توليد ميشود.
در شكل زير نمونه اي از شكافت هسته اتم اورانيوم نمايش داده
شده است:
و در شكل زير گداخت هستهاي اتمهاي هيدروژن و تبديل آنها
به هليوم 3 و الكترون آزاد نمايش داده شده است:
طراحي بمبهاي هستهاي:
براي توليد بمب هستهاي، به يك سوخت شكافتپذير يا گداختپذير،
يك وسيله راهانداز و روشي كه اجازه دهد تا قبل از اينكه بمب خاموش شود، كل سوخت
شكافته يا گداخته شود نياز است.
بمبهاي اوليه با روش شكافت هستهاي و بمبهاي قويتر بعدي
با روش گداخت هستهاي توليد شدند. ما در اين بخش دو نمونه از بمب هاي ساخته شده را
بررسي مي كنيم:
بمب شكافت هستهاي
:
1- بمب هستهاي (پسر كوچك) كه روي شهر هيروشيما و در سال
1945 منفجر شد.
2- بمب هستهاي (مرد چاق) كه روي شهر ناكازاكي و در سال
1945 منفجر شد.
بمب گداخت هستهاي : 1- بمب گداخت هستهاي كه در ايسلند
بصورت آزمايشي در سال 1952 منفجر شد.
بمبهاي شكافت هستهاي:
بمبهاي شكافت هستهاي از يك عنصر شبيه اورانيوم 235 براي
انفجار هستهاي استفاده ميكنند. اين عنصر از معدود عناصري است كه جهت ايجاد انرژي
بمب هستهاي استفاده ميشود. اين عنصر خاصيت جالبي دارد: هرگاه يك نوترون آزاد با
هسته اين عنصر برخورد كند ، هسته به سرعت نوترون را جذب ميكند و اتم به سرعت
متلاشي ميشود. نوترونهاي آزاد شده از متلاشي شدن اتم ، هستههاي ديگر را متلاشي ميكنند.
زمان برخورد و متلاشي شدن اين هستهها بسيار كوتاه است
(كمتر از ميلياردم ثانيه ! ) هنگامي كه يك هسته متلاشي ميشود، مقدار زيادي گرما و تشعشع گاما
آزاد ميكند.
مقدار انرژي موجود در يك پوند اورانيوم معادل يك ميليون
گالن بنزين است!
در طراحي بمبهاي شكافت
هستهاي، اغلب از دو شيوه استفاده ميشود:
روش رها كردن گلوله:
در اين روش يك گلوله حاوي اورانيوم 235 بالاي يك گوي حاوي
اورانيوم (حول دستگاه مولد نوترون) قرار دارد.
هنگامي كه اين بمب به زمين اصابت ميكند، رويدادهاي زير
اتفاق ميافتد:
1- مواد منفجره پشت گلوله منفجر ميشوند و گلوله به پائين
ميافتد.
2- گلوله به كره برخورد ميكند و واكنش شكافت هستهاي رخ ميدهد.
3- بمب منفجر ميشود.
در بمب هيروشيما از اين روش استفاده شده بود. نحوه انفجار
اين بمب در شكل زير نمايش داده شده است:
روش انفجار از داخل:
در اين روش كه انفجار در داخل گوي صورت ميگيرد، پلونيم 239
قابل انفجار توسط يك گوي حاوي اورانيوم 238 احاطه شده است.
هنگامي كه مواد منفجره
داخلي آتش گرفت رويدادهاي زير اتفاق ميافتد:
1- مواد منفجره روشن ميشوند و يك موج ضربهاي ايجاد ميكنند.
2- موج ضربهاي، پلوتونيم را به داخل كره ميفرستد.
3- هسته مركزي منفجر ميشود و واكنش شكافت هستهاي رخ ميدهد.
4- بمب منفجر ميشود.
بمبي كه در ناكازاكي منفجر شد، از اين شيوه استفاده كرده
بود. نحوه انفجار اين بمب، در شكل زير نمايش داده شده است.
بمب گداخت هستهاي: بمبهاي شكافت هستهاي، چندان قوي
نبودند!
بمبهاي گداخت هستهاي ، بمب هاي حرارتي هم ناميده ميشوند
و در ضمن بازدهي و قدرت تخريب بيشتري هم دارند. دوتريوم و تريتيوم كه سوخت اين نوع
بمب به شمار ميروند، هردو به شكل گاز هستند و بنابراين امكان ذخيرهسازي آنها مشكل
است. اين
عناصر بايد در دماي بالا، تحت فشار زياد قرار گيرند تا عمل همجوشي هستهاي در آنها
صورت بگيرد. در اين شيوه ايجاد يك انفجار شكافت هستهاي در داخل، حرارت و فشار
زيادي توليد ميكند و انفجار گداخت هستهاي شكل ميگيرد.در طراحي بمبي كه در
ايسلند بصورت آزمايشي منفجر شد، از اين شيوه استفاده شده بود. در شكل زير نحوه
انفجار نمايش داده شده است.
اثر بمبهاي هستهاي:
انفجار يك بمب هستهاي روي يك شهر پرجمعيت خسارات وسيعي به
بار مي آورد . درجه خسارت به فاصله از مركز انفجار بمب كه كانون انفجار ناميده ميشود
بستگي دارد.
زيانهاي ناشي از انفجار
بمب هستهاي عبارتند از :
- موج شديد گرما كه همه چيز را ميسوزاند.
- فشار موج ضربهاي كه ساختمانها و تاسيسات را كاملاً
تخريب ميكند.
- تشعشعات راديواكتيويته كه باعث سرطان ميشود.
- بارش راديواكتيو (ابري از ذرات راديواكتيو كه بصورت غبار
و توده سنگهاي متراكم به زمين برميگردد)
دركانون زلزله، همهچيز تحت دماي 300 ميليون درجه سانتيگراد
تبخير ميشود! در خارج از كانون زلزله، اغلب تلفات به خاطر سوزش ايجادشده توسط گرماست و
بخاطر فشار حاصل از موج انفجار ساختمانها و تاسيسات خراب ميشوند. در بلندمدت،
ابرهاي راديواكتيو توسط باد در مناطق دور ريزش ميكند و باعث آلوده شدن موجودات،
آب و محيط زندگي ميشود.
دانشمندان با بررسي اثرات مواد راديواكتيو روي بازماندگان
بمباران ناكازاكي و هيروشيما دريافتند كه اين مواد باعث: ايجاد تهوع، آبمرواريد
چشم، ريزش مو و كمشدن توليد خون در بدن ميشود. در موارد حادتر، مواد راديواكتيو
باعث ايجاد سرطان و نازايي هم ميشوند. سلاحهاي اتمي داراي نيروي مخرب باورنكردني
هستند، به همين دليل دولتها سعي دارند تا بر دستيابي صحيح به اين تكنولوژي نظارت
داشته باشند تا ديگر اتفاقي بدتر از انفجارهاي ناكازاكي و هيروشيما رخ ندهد.
تاريخچه بمب اتم
قبه دود يك بمب اتمي
هانري بكرل نخستين كسي بود كه متوجه پرتودهي عجيب سنگ معدن
اورانيم گرديدبس ازان در سال 1909 ميلادي ارنست رادرفوردهسته اتم را كشف كردوي
همچنين نشان دادكه پرتوهاي راديواكتيودر ميدان مغناطيسي به سه دسته تقيسيم مي شود(
پرتوهاي الفا وبتا وگاما)بعدها دانشمندان دريافتند كه منشاء اين پرتوها درون هسته
اتم اورانيم مي باشد.
در سال 1938 با انجام ازمايشاتي توسط دو دانشمند ا لماني
بنامهاي ا توها ن و فريتس شتراسمن فيزيك هسته اي پاي به مرحله تازه اي نهاد اين
فيزيكدانان با بمباران هسته اتم اورانيم بوسيله نوترونها به عناصر راديواكتيوي دست
يافتندكه جرم اتمي كوچكتري نسبت به اورانيم داشت او براي توصيف علت ايجاد اين
عناصرليزه ميتنرو اتو فريش پديده شكافت هسته رادر اورانيم تو ضيح دادندودر اينجا
بود كه نا قوس شوم اختراع بمب اتمي به صدا در امد.
U235 + n -> fission + 2 or 3 n + 200 MeV
زيرا همانطور كه در شكل فوق مي بينيد هر فروپاشي هسته
اورانيم0 ميتوانست تا 200 مگاولت انرژي ازاد كند وبديهي بود اگر هسته هاي بيشتري فرو پاشيده
مي شد انرژي فراواني حاصل مي گرديد.
بعدها فيزيكدانان ديگري نيز در اين محدوده به تحقيق مي
پرداختند يكي ازانان انريكو فرمي بود( 1954 - 1901) كه بخاطر تحقيقاتش در سال 1938
موفق به دريافت جايزه نوبل گرديد.
در سال 1939 يعني قبل از شروع جنگ جهاني دوم در بين
فيزيكدانان اين بيم وجود داشت كه المانيهابه كمك فيزيكدانان نابغه اي مانند
هايزنبرگ ودستيارانش بتوانند با استفاده از دانش شكافت هسته اي بمب اتمي بسازندبه
همين دليل از البرت انيشتين خواستند كه نامه اي به فرانكلين روزولت رئيس جمهوروقت
امريكا بنويسددر ان نامه تاريخي از امكان ساخت بمبي صحبت شد كه هر گز هايزنبرگ ان
را نساخت.
چنين شدكه دولتمردان امريكا براي پيشدستي برالمان پروژه
مانهتن را براه انداختندو از انريكو فرمي دعوت به عمل اوردند تا مقدمات ساخت بمب
اتمي را فراهم سازد سه سال بعددر دوم دسامبر 1942 در ساعت 3 بعد از ظهر نخستين
راكتور اتمي دنيا در دانشگاه شيكاگو امريكا ساخته شد.
سپس در 16 ژوئيه 1945 نخستين ازمايش بمب اتمي در صحراي
الامو گرودو نيو مكزيكو انجام شد.
سه هفته بعد هيروشيمادرساعت 8:15 صبح در تاريخ 6 اگوست 1945
بوسيله بمب اورانيمي بمباران گردييد و ناكازاكي در 9 اگوست سال 1945 در ساعت حدود
11:15 بوسيله بمب پلوتونيمي بمباران شدند كه طي ان بمبارانها صدها هزار نفر فورا
جان باختند.
انريكو فرمي (صف جلو نفر اول سمت چپ) و همكارانش در شيكاگو
پس از ساخت نخستين راكتور هسته اي جهان به اميد انكه از راكتور هسته اي تنها در
اهداف صلح اميز استفاده شود و دنيا عاري از سلاحهاي اتمي گردد
ليزه ميتنر ( مادر انرژي اتمي)
ليزه در سال 1878 در يك خانواده هشت نفري بدنيا امد وي
سومين فرزند خانواده بود باو جود تمامي مشكلاتي كه بر سر راه وي بخاطر زن بودنش
بود در سال 1901 وارد دانشگاه وين شد و تحت نظارت بولتزمن كه يكي از فيزيكدانان
بنام دنيا بود فيزيك را اموخت . ليزه توانست در سال 1907 به درجه دكتر نايل گردد و
سپس راهي برلين گرديد تا در دانشگاهي كه ماكس پلا نك رياست بخش فيزيك ان را بر
عهده داشت به مطالعه و تحقيق بپردازد بيشتر كارهاي تحقيقاتي وي در همين دانشگاه
بود وي هيچگونه علاقه اي به سياست نداشت و لي به علت دخالتهاي روزن افزون ارتش
نازي مجبور به ترك برلين گرديد ودر سال 1938 به يك انستيتو در استكهلم رفت . ليزه ميتنر به همراه
همكارش اتو فريش اولين كساني بودند كه شكافت هسته را توضيح دادند انان در سال 1939
در مجله طبيعت مقاله معروف خود را در مورد شكافت هسته اي دادند وبدين ترتيب راه را
براي استفاده از انرژي گشودند به همين دليل پس از جنگ جهاني دوم به ميتنر لقب مادر
بمب اتمي داده شد ولي چون وي نمي خواست از كشفش بعنوان بمبي هولناك استفاده گردد
بهتر است به ليزه لقب مادر انرژي اتمي داده شود.