خورشید
خورشید (نامهای ادبی یا قدیمی: خور، هور، مهر، روز) یکی از ستارگان کهکشان راه شیری و تنها ستارهٔ سامانهٔ خورشیدی است که در مرکز آن جای دارد. خورشید یک کُرهٔ کامل است که از پلاسمای داغ ساخته شدهاست و در میانهٔ آن میدان مغناطیسی برقرار است.[۹][۱۰] این ستاره که قطری نزدیک به ۱٬۳۹۲٬۰۰۰ کیلومتر دارد سرچشمهٔ اصلی نور، انرژی، گرما و زندگی بر روی زمین است. قطر خورشید نزدیک به ۱۰۹ برابر قطر زمین و جرم آن ۳۳۰ هزار برابر جرم زمین برابر با ۲×۱۰۳۰ کیلوگرم است. این مقدار ۹۹٫۸۶٪ کل جرم سامانهٔ خورشیدی است.[۱۱]
انفجار نهایی یک ستارهٔ سنگین را ابرنواختر مینامند ولی خورشید هیچگاه چنین انفجاری را تجربه نخواهد کرد زیرا کمترین جرم مورد نیاز برای رخداد یک ابرنواختر، هشت برابر جرم خورشید است.[۱۲] از نظر شیمیایی سه-چهارم جرم خورشید را هیدروژن و باقیماندهٔ آن را بیشتر هلیم میسازد. پس از هیدروژن و هلیم، عنصرهای سنگین از سازندگان دیگر خورشید عبارتند از: اکسیژن، کربن، نئون و آهن و… این عنصرها، سازندهٔ ۱٫۶۹٪ از جرم خورشید اند که این مقدار خود ۵٬۶۲۸ برابر جرم زمین است.[۱۳]
خورشید در ردهبندی ستارگان بر پایهٔ ردهبندی طیفی، در دستهٔ G27 جای دارد و به صورت غیررسمی با نام کوتولهٔ زرد از آن یاد میشود چون پرتوهای پیدای آن در طیف زرد-سبز شدیدتر است. هر چند که رنگ آن از سطح زمین، سفید باید دیده شود ولی وجود پراکندگی نور آبی در جو سبب زرد دیده شدن آن است (پراکندگی رایلی).[۱۴][۱۵] همچنین در برچسب ردهبندی طیفی، G2، گفته شده که دمای سطح خورشید نزدیک به ۵۷۷۸ کلوین (۵۵۰۵ سانتیگراد) است و در V گفته شدهاست که خورشید مانند بیشتر ستارگان، یک ستارهٔ رشتهٔ اصلی است و در نتیجه انرژی خود را از راه همجوشی هستهای هسته ی هیدروژن به هلیم فراهم میکند و در هر ثانیه، در هستهٔ خود، ۶۲۰ میلیون تُن هیدروژن را دچار همجوشی میکند. در دورهای کیهان شناسان میگفتند که خورشید نسبت به دیگر ستارگان، ستارهای کوچک و ناچیز است ولی امروزه بر این باور اند که خورشید از ۸۵٪ ستارگان کهکشان راه شیری درخشان تر است. چون بیشتر آنها کوتولههای سرخاند.[۱۶][۱۷] بزرگی قدر مطلق خورشید ۴٫۸۳+ است البته چون خورشید نزدیکترین ستاره به زمین است، به همین دلیل، خورشید درخشانترین جرم در آسمان دانسته میشود و قدر ظاهری آن ۲۶٫۷۴- است.[۱۸][۱۹] تاج خورشیدی پیوسته در حال پراکندن بادهای خورشیدی در فضا است. این بادها، جریانهایی از ذرههای باردار اند که تا فاصلهای نزدیک به ۱۰۰ واحد نجومی توان دارند. حبابهای ساخته شده در محیط میانستارهای که در اثر بادهای
هماکنون خورشید در حال سفر از میان ابر میانستارهای محلی در ناحیهٔ حباب محلی در لبهٔ بازوی شکارچی از کهکشان راه شیری است. از میان ۵۰ ستارهای که تا شعاع ۱۷ سال نوری، در همسایگی زمین قرار دارند، (نزدیکترین آنها یک کوتولهٔ سرخ به نام پروکسیما قنطورس است که ۴٫۲ سال نوری فاصله دارد) از دیدگاه جرم، خورشید رتبهٔ چهارم را در میان آنها دارد.[۲۲] اگر از قطب شمالی کهکشان نگاه کنیم، خورشید به صورت ساعتگرد به گرداگرد مرکز کهکشانی راه شیری در گردش است و از آن نقطه نزدیک به ۲۴٬۰۰۰ تا ۲۶٬۰۰۰ سال نوری فاصله دارد، امید آن میرود که این گردش را ۲۲۵ تا ۲۵۰ میلیون سال دیگر به پایان برساند و دور خود را کامل کند. از آنجایی که کهکشان ما نسبت به تابش زمینهٔ کیهانی (CMB) در راستای صورت فلکی مار باریک با سرعت ۵۵۰ کیلومتر بر ثانیه در حرکت است، در نتیجه سرعت بدست آمده برای خورشید نسبت به CMB در راستای صورتهای فلکی پیاله یا شیر، ۳۷۰ کیلومتر بر ثانیه میشود.[۲۳]
فاصلهٔ متوسط خورشید از زمین نزدیک به ۱۴۹٫۶ میلیون کیلومتر است (یک واحد نجومی) است البته این فاصله در هنگامههای گوناگون حرکت زمین به گرد خورشید (در نقطههای اوج و حضیض) در ماههای ژانویه تا ژوئیه فرق میکند.[۲۴] در این فاصلهٔ میانگین، برای نور ۸ دقیقه و ۱۹ ثانیه زمان برده میشود تا از خورشید تا زمین سفر کند. میتوان گفت انرژی آمده از نور سفید خورشید، باعث ادامهٔ فرایند نورساخت، بوجود آمدن اقلیم و آب و هوای زمین و در نتیجه، فراهمکنندهٔ زندگی برای همهٔ جانداران روی زمین است.[۲۵] نقش برجستهٔ خورشید بر وضعیت زمین از سالهای دور، از دوران پیشاتاریخ برای انسان شناخته شده بود به همین دلیل برای بسیاری از فرهنگها خورشید به عنوان یک خدا دانسته شده بود. همواره پیشرفت دانش از چیستی خورشید با کندی بسیار همراه بوده تا آنکه در سدهٔ ۱۹ میلادی آگاهی اندکی از مواد سازندهٔ خورشید و منبع انرژی آن بدست آمد. تلاش برای آگاهی بیشتر از خورشید همچنان ادامه دارد چون همچنان شماری از پدیدهها و رفتارهای بدون توضیح علمی در خورشید دیده میشود.
خورشید در فارسی درگذشته با نامهای دیگری چون خور، هور، مهر، روز خوانده میشد. خورشید در فارسی نوین از xvar-xšed از فارسی میانه که ایزدی است که در یشت ششم اوستا در مورد او نوشته آمده وی ایزدی است که جهان را از آلودگی دور میدارد. در اوستا hvarr-, xvan ,ta hvarә-xšaē آمدهاست. واژه خورشید درارای دو جزء است جزء نخست xvar-, hvar که با سنسکریت svar «خورشید» سنجنده میشود. جزء دوم برگرفته از اوستایی xšaita- «درخشان» است که در نام جمشید (پادشاه دوران طلایی در اسطورههای ایرانی و نیز نخستین شاه در برخی روایتها) آمده و برگرفته از صورت اوستایی yama-xšaita به معنی «جم درخشان» است.[۲۶]
در زبان انگلیسی واژهٔ Sun برای خورشید از واژهٔ sunne در انگلیسی باستان گرفته شدهاست (نزدیک به سال ۷۲۵ در بئوولف). گمان آن میرود که این واژه با واژهٔ south به معنی جنوب ارتباط داشته باشد. واژههای هم ریشه با Sun در زبانهای دیگر، مانند زبانهای ژرمنی و فریسی باستان به صورت sunne و sonne در ساکسونی باستان به صورت sunna، در هلندی میانه به صورت sonne، در هلندی امروزی به صورت zon در آلمانی Sonne، در نروژی باستان sunna و در زبان گوتیک sunnō است تمام عبارتهای آلمانی برای Sun از sunnōn در نیازبانهای ژرمنی آمدهاست.[۲۷][۲۸]
در هنگامهٔ پیش از مسیحیت اقوام ژرمن به خورشید شخصیت داده میشد و به عنوان خدا پرستش میشد نام آن در آن هنگامه Sól یا Sunna (به معنی خورشید در نروژی باستان) بود.[۲۸] پژوهشگران گمان میکنند که خورشید، ایزدبانوی ژرمنی ریشهای هندو-اروپایی در خورشیدخدایی کهن تر در زبانهای هندواروپایی دارد و میان واژهٔ Sól در نروژی باستان، سوریا در زبان سانسکریت، Sulis در زبان گالیش، Saulė در لیتوانیایی و Solnitse در زبانهای اسلاوی ارتباط است.[۲۸]
واژهٔ Sunday یا روز یکشنبه در انگلیسی امروزی، ریشه در انگلیسی باستان دارد (Sunnandæg به معنی «روز خورشید» پیش از سال ۷۰۰) و این به دلیل ترجمهٔ ژرمنی از عبارت لاتین dies solis است، خود این عبارت لاتین هم ترجمهٔ عبارت یونانی heméra helíou است.[۲۹]
در زبان لاتین واژهٔ Sol برای اشاره به ستاره بکار میرود این واژه به صورت اسم در انگلیسی کاربرد ندارد اما صفت آن solar بسیار پرکاربرد است.[۳۰][۳۱] واژهٔ Sol برای اشاره به زمان خورشیدی در دیگر سیارهها مانند بهرام کاربرد دارد.[۳۲] یک روز خورشیدی در زمین، میانگین ۲۴ ساعت است در حالی که روی بهرام ۲۴ ساعت و ۳۹ دقیقه و ۳۵٫۲۴۴ ثانیهاست
خورشید ستارهای از گونهٔ کوتولهٔ زرد است که ۹۹٫۸۶٪ از مجموع جرم سامانهٔ خورشیدی را از آن خود کردهاست. هندسهٔ خورشید به یک کرهٔ کامل بسیار نزدیک است. پَخی بسیار کوچکی برابر با ۹×۱۰-۶ در هندسهٔ آن وجود دارد[۳۴] در نتیجه میان قطر خورشید در دو سوی قطبها نسبت به قطر آن در مدار استوایی ۱۰ کیلومتر اختلاف وجود دارد. از آنجایی که خورشید جامد نیست و از پلاسما ساخته شدهاست، در مدار استوایی نسبت به دو قطب، تُندتر میگردد. این رفتار که گردش اختلافی نام دارد، به دلیل وجود پدیدهٔ همرفت در خورشید و جابجایی ماده در اثر اختلاف دما است. آنچنان که از قطب شمال دائرةالبروج دیده میشود، این جرم به بخشی از جرم خورشید تکانهٔ زاویهای پادساعتگرد میدهد در نتیجه در سراسر خورشید یک سرعت زاویه را توزیع میکند. دورهٔ این گردش واقعی نزدیک به ۲۵٫۶ روز در مدار استوایی و ۳۳٫۵ روز در دو قطب است. از آنجایی که جایگاه زمین نسبت به خورشید همیشه در حال دگرگونی است و همیشه یک نقطه از زمین بهترین دید را نسبت به خورشید ندارد، گویا گردش این ستاره در مدار استوایی اش نزدیک به ۲۸ روز است.[۳۵] اثر جانب مرکز (گریز از مرکز) این گردش آرام، ۱۸ میلیون بار ضعیف تر از جاذبهٔ سطح خورشید در مدار استوایی آن است. اثر کشند سیارهها هم بسیار ضعیف است و نمیتواند تأثیر آشکاری بر شکل ظاهری خورشید بگذارد.[۳۶]
خورشید ستارهای با جمعیت (۱) است به عبارت دیگر ستارهای سرشار از عنصرهای سنگین است.[۳۷] گمان آن میرود که آغاز پدیداری خورشید به موجهای شوک تابیده شده از یک یا چند ابرنواختر آن همسایگی بازگردد.[۳۸] این تصور به دلیل انباشتگی عنصرهای سنگین مانند طلا و اورانیم در منظومهٔ خورشیدی نسبت به کمبود آنها در ستارههای با جمعیت نوع (۲) یا فقیر در عنصرهای سنگین، پدید آمدهاست. پذیرفتنی است اگر بگوییم این عنصرها در اثر انرژی بسیار بالای پدید آمده هنگام واکنشهای هستهای ابرنواختر یا هنگام جذب نوترون و تبدیل یک عنصر به عنصر دیگر درون یک ستارهٔ نسل دومی بزرگ بوجود آمدهاست.[۳۷]
خورشید مانند یک سیارهٔ خاکی دارای مرز روشنی نیست. تنها در لایههای بیرونی، چگالی گازها به صورت نمایی با افزایش فاصله از مرکز خورشید کاهش مییابد.[۳۹] شعاع خورشید برابر است با فاصلهٔ مرکز خورشید تا لبهٔ شیدسپهر. این لایه، بیرونیترین لایهای است که پس از آن گازها یا بسیار سرد اند یا لایهای بسیار نازک را میسازند که نمیتوانند به اندازهٔ درخور توجه نور تولید کنند. در نتیجه لایهٔ آخر لایهای است که چشم غیرمسلح بتواند به خوبی آن را ببیند.[۴۰]
آنچه که چشم، هنگام بیماری فسفن میبیند.
اگر با چشم غیرمسلح به خورشید خیره شویم، درخشش آن میتواند آسیبرسان باشد. البته یک نگاه کوتاه و گذرا، به یک چشم معمولی که مردمک آن خیلی باز نشده باشد آسیبی نمیرساند.[۱۱۴][۱۱۵] با نگاه مستقیم به خورشید توانی نزدیک به ۴ میلی وات توسط نور خورشید در شبکیهٔ چشم آزاد میشود. این انرژی باعث گرم شدن چشم و آسیب زدن به سلولهای آن میشود به همین دلیل چشم دیگر نسبت به نور دریافتی به خوبی پاسخ نمیدهد. بیماریهایی مانند فسفن و کوری جزئی کوتاه مدت از آسیبهای خیره شدن به خورشید است.[۱۱۶][۱۱۷] تابش فرابنفش با گذر سالهای دراز از سن افراد و اندک اندک باعث زردی عدسی چشم و احتمالاً بیماری آبمروارید در افراد میشود. این بیماری به میزان دریافت عمومی فرابنفش بستگی دارد و به خیرگی با چشم غیرمسلح به خورشید، ارتباط ندارد.[۱۱۸] نگاه بلندمدت و با چشم غیرمسلح به خورشید اجازه میدهد تا پرتوهای فرابنفش زیادی وارد چشم شود در نتیجه ممکن است آسیبهایی مانند آفتابسوختگی در شبکیهٔ چشم پدید آید به ویژه هنگامی که پرتوهای فرابنفش شدید و متمرکز باشند.[۱۱۹][۱۲۰] این آسیبها جدی تر خواهد بود هنگامی که چشم جوان باشد یا عدسی (لنز) گذاشته شده در چشم تازه باشد چون در این وضعیت چشم پرتوهای فرابنفش بیشتری را نسبت به چشم معمولی در خود میپذیرد. همچنین هرگاه خورشید در زاویهٔ سرسو باشد و فرد از بلندی به آن خیره شود آسیب بیشتری به چشم میرسد.
اگر با کمک ابزارهای متمرکزکنندهٔ نور مانند دوربین دوچشمی به خورشید نگاه کنیم و از فیلترهای بازدارندهٔ فرابنفش استفاده نکنیم تا نور خورشید ضعیف شود در این صورت باید منتظر آسیبهای همیشگی به شبکیهٔ چشم بود. فیلترهای نازکی که برای تماشای خورشید در بازار پیدا میشوند باید دقیقاً برای این کار ساخته شده باشند چون برخی فیلترهای ابتکاری پرتوی فرابنفش یا فروسرخ را از خود میگذراند که در صورتی که در آن هنگام درخشش خورشید زیاد باشد به چشم آسیب میرسد.[۱۲۱] دوربینهای دوچشمی بدون فیلتر میتواند پرتوی خورشید را ۵۰۰ برابر نیرومندتر از نگاه با چشم غیرمسلح، به چشم برساند با این کار میتوان گفت بیدرنگ سلولهای شبکیه کشته میشوند. حتی یک نگاه کوتاه با دوربین دوچشمی بدون فیلتر به خورشید میانهٔ روز میتواند باعث کوری همیشگی شود.[نیازمند منبع]
در خورشیدگرفتگیهایی که کلی نیستند هم نگاه به خورشید خطرناک است. چون در این وضعیت که ماه در برابر خورشید جای گرفته بیشتر نور خورشید گرفته شده و پیرامون فرد تاریک است به همین دلیل مردمک چشم بیشتر از همیشه باز شدهاست اما همزمان هنوز بخشی از خورشید در آسمان دیده میشود این بخش از خورشید همان شیدسپهر است که به درخشش دیگر جاهای خورشید است. در نتیجه مردمک چشم از ۲ تا ۶ میلیمتر باز شده که با نگاه به خورشید که به صورت جزئی نورانی است ناگهان نوری ده برابر همیشه وارد شبکیه میشود و سلولهای این بخش چشم ممکن است بمیرند در نتیجه نقطههای کوری همیشگی در محدودهٔ دید بیننده بوجود میآید.[۱۲۲] این گونه آسیبها به ویژه برای افراد بیتجربه و کودکان کمی پنهان است و فرد بیدرنگ پس از نگاه کردن متوجه آن نمیشود.
در هنگام طلوع و غروب خورشید به دلیل اثر پراکندگی رایلی و پراکندگی می در بخش زیادی از هواکرهٔ زمین نور خورشید ضعیف تر دیده میشود[۱۲۳] و حتی گاهی درخشش آن قدر کم است که میتوان به آسانی با چشم غیرمسلح یا ابزارهای نوری خورشید را تماشا کرد (به شرطی که مطمئن باشیم در شرایطی نیستیم که ناگهان درخشش خورشید زیاد شود و از پشت ابر بیرون آید) وجود گرد و غبار در هوا، رطوبت بالا و مه باعث میشود تا درخشش خورشید کمتر دیده شود.[۱۲۴]
پرتوی سبز، پدیدهای است کمیاب که اندکی پس از غروب و اندکی پیش از طلوع آفتاب روی میدهد. این درخشش توسط نور خورشید که در زیر افق شکسته میشود و به سوی بیننده تابیده میشود پدید میآید (معمولاً در اثر وارونگی هوا). نور با طول موج کوتاه تر (بنفش، آبی و سبز) بیش از پرتوهای با طول موج بلندتر (زرد، نارنجی و قرمز) خمیده میشود. اما بنفش و آبی بیشتر دچار پراکنندگی میشود در نتیجه نوری که دیده میشود سبز رنگ است.[۱۲۵]
پرتوهای فرابنفش خورشید دارای ویژگی گندزدایی است و در پاکسازی آب کاربرد دارد. همچنین از دیدگاه پزشکی هم بر بدن اثر دارد، هم باعث تولید ویتامین د میشود و هم میتواند آفتابسوختگی ایجاد کند. بخش بزرگی از پرتوهای فرابنفش توسط لایهٔ اوزون ضعیف میشود. به همین دلیل میزان فرابنفش دریافتی بسته به عرض جغرافیایی متفاوت است. این تفاوت باعث پدید آمدن گوناگونیهای زیستی در عرضهای جغرافیایی مختلف شدهاست برای نمونه میتوان به تفاوت در رنگ پوست انسان در سراسر کرهٔ زمین اشاره کرد.[۱۲۶]
صدای خورشید
در سپتامبر ۲۰۱۴ (شهریور ۱۳۹۳) آژانس فضایی آمریکا (ناسا)ˈ اعلام کرد توانستهاست صدای میدان الکترومغناطیسی خورشید را ضبط کند. یافتههای ماهواره Wind امکان تبدیل امواج الکترومغناطیس خورشید به فرکانس صوت و دریافت فایل صوتی خورشید را فراهم کرد. ماهواره Wind که حول مدار خورشید در حال گردش است، نوسانات الکترومغناطیسی خورشید را ضبط کرده و تبدیل به فایلهای صوتی کردهاست. ناسا در فرایند صوتیسازی (Sonification) دادههای دریافتی از خورشید را به صوت تبدیل کرد. در واقع این همان صدایی است که هنگام عبور فضاپیماها در فضا نیز شنیده میشود. این گروه موفق شدهاست دادههای صوتی دریافتی چند ساعته از خورشید را به یک کلیپ صوتی چند ثانیهای تبدیل کند.[۱۲۷]
ویژگی فیزیکی
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به خورشید در ویکیگفتاورد موجود است.
قطر خورشید درحدود ۱٬۳۹۲٬۰۰۰ کیلومتر یا ۱۰۹ برابر قطر زمین است.
جرم خورشید ۳۳۳٬۰۰۰ برابر جرم زمین است (جرم زمین۶×۱۰۲۷) و مقدار جرمی که خورشید از دست میدهد درحدود ۴/۲ میلیون تن در ثانیهاست.
وزن مخصوص خورشید ۴۱/۱ گرم بر سانتیمتر مکعب است.
حجم خورشید۱٫۴×۱۰۳۳ سانتیمتر مکعب که حدوداً معدل ۱٬۴۰۰٬۰۰۰ برابر حجم زمین است.
دمای مرکز خورشید ۱۵٬۰۰۰٬۰۰۰درجه کلوین است.
مدت چرخش وضعی: ۲۵ روز در استوا که درحوالی قطبها به ۳۴ روز میرسد.
یک سال کهکشانی زمانی است که خورشید یک بار به دور کهکشان میچرخد و در حدود ۲۲۵ میلیون سال است.
قطر زاویهای خورشید درآسمان ۳۲ دقیقهاست. قدر ظاهری خورشید ۲۶٫۷۴- است.
خورشید در زمان پیدایش زمین (زمانی که زمین کاملاً به اعتدال رسیده بود و آب در زمین وجود داشت) ۵ برابر امروز قطر و بزرگی داشت.
در حدود ۹۹٪ وزن خورشید را گازهای هیدروژن(H2) و هلیوم (He) تشکیل دادهاند، که از این مقدار نیز حدود ۷۰٪ هیدروژن۲۹٪ هلیوم و یک درصد مابقی، شامل سایر گازها میشود. در خورشید هر ثانیه ۵۰۰ میلیون تن هیدروژن طی فرایند همجوشی هستهای به هلیوم تبدیل میشود که فقط حدود ۵٪ آن به شکل انرژِی از خورشید خارج میگردد. ازآن جایی که هم جوشی یک عمل گرمادهاست همجوشیهای بیشمار خورشید و انرژی گرمایی حاصل از آن به عنوان اشعههای خورشید در منظومهٔ شمسی پخش میشود که مقداری از آن به زمین میرسد این عمل نیز باعث طوفانهای داغ و تحریک ابرهای اسید سولفوریک در زهره میگردد.
انفجار نهایی یک ستارهٔ سنگین را ابرنواختر مینامند ولی خورشید هیچگاه چنین انفجاری را تجربه نخواهد کرد زیرا کمترین جرم مورد نیاز برای رخداد یک ابرنواختر، هشت برابر جرم خورشید است.[۱۲] از نظر شیمیایی سه-چهارم جرم خورشید را هیدروژن و باقیماندهٔ آن را بیشتر هلیم میسازد. پس از هیدروژن و هلیم، عنصرهای سنگین از سازندگان دیگر خورشید عبارتند از: اکسیژن، کربن، نئون و آهن و… این عنصرها، سازندهٔ ۱٫۶۹٪ از جرم خورشید اند که این مقدار خود ۵٬۶۲۸ برابر جرم زمین است.[۱۳]
خورشید در ردهبندی ستارگان بر پایهٔ ردهبندی طیفی، در دستهٔ G27 جای دارد و به صورت غیررسمی با نام کوتولهٔ زرد از آن یاد میشود چون پرتوهای پیدای آن در طیف زرد-سبز شدیدتر است. هر چند که رنگ آن از سطح زمین، سفید باید دیده شود ولی وجود پراکندگی نور آبی در جو سبب زرد دیده شدن آن است (پراکندگی رایلی).[۱۴][۱۵] همچنین در برچسب ردهبندی طیفی، G2، گفته شده که دمای سطح خورشید نزدیک به ۵۷۷۸ کلوین (۵۵۰۵ سانتیگراد) است و در V گفته شدهاست که خورشید مانند بیشتر ستارگان، یک ستارهٔ رشتهٔ اصلی است و در نتیجه انرژی خود را از راه همجوشی هستهای هسته ی هیدروژن به هلیم فراهم میکند و در هر ثانیه، در هستهٔ خود، ۶۲۰ میلیون تُن هیدروژن را دچار همجوشی میکند. در دورهای کیهان شناسان میگفتند که خورشید نسبت به دیگر ستارگان، ستارهای کوچک و ناچیز است ولی امروزه بر این باور اند که خورشید از ۸۵٪ ستارگان کهکشان راه شیری درخشان تر است. چون بیشتر آنها کوتولههای سرخاند.[۱۶][۱۷] بزرگی قدر مطلق خورشید ۴٫۸۳+ است البته چون خورشید نزدیکترین ستاره به زمین است، به همین دلیل، خورشید درخشانترین جرم در آسمان دانسته میشود و قدر ظاهری آن ۲۶٫۷۴- است.[۱۸][۱۹] تاج خورشیدی پیوسته در حال پراکندن بادهای خورشیدی در فضا است. این بادها، جریانهایی از ذرههای باردار اند که تا فاصلهای نزدیک به ۱۰۰ واحد نجومی توان دارند. حبابهای ساخته شده در محیط میانستارهای که در اثر بادهای
هماکنون خورشید در حال سفر از میان ابر میانستارهای محلی در ناحیهٔ حباب محلی در لبهٔ بازوی شکارچی از کهکشان راه شیری است. از میان ۵۰ ستارهای که تا شعاع ۱۷ سال نوری، در همسایگی زمین قرار دارند، (نزدیکترین آنها یک کوتولهٔ سرخ به نام پروکسیما قنطورس است که ۴٫۲ سال نوری فاصله دارد) از دیدگاه جرم، خورشید رتبهٔ چهارم را در میان آنها دارد.[۲۲] اگر از قطب شمالی کهکشان نگاه کنیم، خورشید به صورت ساعتگرد به گرداگرد مرکز کهکشانی راه شیری در گردش است و از آن نقطه نزدیک به ۲۴٬۰۰۰ تا ۲۶٬۰۰۰ سال نوری فاصله دارد، امید آن میرود که این گردش را ۲۲۵ تا ۲۵۰ میلیون سال دیگر به پایان برساند و دور خود را کامل کند. از آنجایی که کهکشان ما نسبت به تابش زمینهٔ کیهانی (CMB) در راستای صورت فلکی مار باریک با سرعت ۵۵۰ کیلومتر بر ثانیه در حرکت است، در نتیجه سرعت بدست آمده برای خورشید نسبت به CMB در راستای صورتهای فلکی پیاله یا شیر، ۳۷۰ کیلومتر بر ثانیه میشود.[۲۳]
فاصلهٔ متوسط خورشید از زمین نزدیک به ۱۴۹٫۶ میلیون کیلومتر است (یک واحد نجومی) است البته این فاصله در هنگامههای گوناگون حرکت زمین به گرد خورشید (در نقطههای اوج و حضیض) در ماههای ژانویه تا ژوئیه فرق میکند.[۲۴] در این فاصلهٔ میانگین، برای نور ۸ دقیقه و ۱۹ ثانیه زمان برده میشود تا از خورشید تا زمین سفر کند. میتوان گفت انرژی آمده از نور سفید خورشید، باعث ادامهٔ فرایند نورساخت، بوجود آمدن اقلیم و آب و هوای زمین و در نتیجه، فراهمکنندهٔ زندگی برای همهٔ جانداران روی زمین است.[۲۵] نقش برجستهٔ خورشید بر وضعیت زمین از سالهای دور، از دوران پیشاتاریخ برای انسان شناخته شده بود به همین دلیل برای بسیاری از فرهنگها خورشید به عنوان یک خدا دانسته شده بود. همواره پیشرفت دانش از چیستی خورشید با کندی بسیار همراه بوده تا آنکه در سدهٔ ۱۹ میلادی آگاهی اندکی از مواد سازندهٔ خورشید و منبع انرژی آن بدست آمد. تلاش برای آگاهی بیشتر از خورشید همچنان ادامه دارد چون همچنان شماری از پدیدهها و رفتارهای بدون توضیح علمی در خورشید دیده میشود.
خورشید در فارسی درگذشته با نامهای دیگری چون خور، هور، مهر، روز خوانده میشد. خورشید در فارسی نوین از xvar-xšed از فارسی میانه که ایزدی است که در یشت ششم اوستا در مورد او نوشته آمده وی ایزدی است که جهان را از آلودگی دور میدارد. در اوستا hvarr-, xvan ,ta hvarә-xšaē آمدهاست. واژه خورشید درارای دو جزء است جزء نخست xvar-, hvar که با سنسکریت svar «خورشید» سنجنده میشود. جزء دوم برگرفته از اوستایی xšaita- «درخشان» است که در نام جمشید (پادشاه دوران طلایی در اسطورههای ایرانی و نیز نخستین شاه در برخی روایتها) آمده و برگرفته از صورت اوستایی yama-xšaita به معنی «جم درخشان» است.[۲۶]
در زبان انگلیسی واژهٔ Sun برای خورشید از واژهٔ sunne در انگلیسی باستان گرفته شدهاست (نزدیک به سال ۷۲۵ در بئوولف). گمان آن میرود که این واژه با واژهٔ south به معنی جنوب ارتباط داشته باشد. واژههای هم ریشه با Sun در زبانهای دیگر، مانند زبانهای ژرمنی و فریسی باستان به صورت sunne و sonne در ساکسونی باستان به صورت sunna، در هلندی میانه به صورت sonne، در هلندی امروزی به صورت zon در آلمانی Sonne، در نروژی باستان sunna و در زبان گوتیک sunnō است تمام عبارتهای آلمانی برای Sun از sunnōn در نیازبانهای ژرمنی آمدهاست.[۲۷][۲۸]
در هنگامهٔ پیش از مسیحیت اقوام ژرمن به خورشید شخصیت داده میشد و به عنوان خدا پرستش میشد نام آن در آن هنگامه Sól یا Sunna (به معنی خورشید در نروژی باستان) بود.[۲۸] پژوهشگران گمان میکنند که خورشید، ایزدبانوی ژرمنی ریشهای هندو-اروپایی در خورشیدخدایی کهن تر در زبانهای هندواروپایی دارد و میان واژهٔ Sól در نروژی باستان، سوریا در زبان سانسکریت، Sulis در زبان گالیش، Saulė در لیتوانیایی و Solnitse در زبانهای اسلاوی ارتباط است.[۲۸]
واژهٔ Sunday یا روز یکشنبه در انگلیسی امروزی، ریشه در انگلیسی باستان دارد (Sunnandæg به معنی «روز خورشید» پیش از سال ۷۰۰) و این به دلیل ترجمهٔ ژرمنی از عبارت لاتین dies solis است، خود این عبارت لاتین هم ترجمهٔ عبارت یونانی heméra helíou است.[۲۹]
در زبان لاتین واژهٔ Sol برای اشاره به ستاره بکار میرود این واژه به صورت اسم در انگلیسی کاربرد ندارد اما صفت آن solar بسیار پرکاربرد است.[۳۰][۳۱] واژهٔ Sol برای اشاره به زمان خورشیدی در دیگر سیارهها مانند بهرام کاربرد دارد.[۳۲] یک روز خورشیدی در زمین، میانگین ۲۴ ساعت است در حالی که روی بهرام ۲۴ ساعت و ۳۹ دقیقه و ۳۵٫۲۴۴ ثانیهاست
خورشید ستارهای از گونهٔ کوتولهٔ زرد است که ۹۹٫۸۶٪ از مجموع جرم سامانهٔ خورشیدی را از آن خود کردهاست. هندسهٔ خورشید به یک کرهٔ کامل بسیار نزدیک است. پَخی بسیار کوچکی برابر با ۹×۱۰-۶ در هندسهٔ آن وجود دارد[۳۴] در نتیجه میان قطر خورشید در دو سوی قطبها نسبت به قطر آن در مدار استوایی ۱۰ کیلومتر اختلاف وجود دارد. از آنجایی که خورشید جامد نیست و از پلاسما ساخته شدهاست، در مدار استوایی نسبت به دو قطب، تُندتر میگردد. این رفتار که گردش اختلافی نام دارد، به دلیل وجود پدیدهٔ همرفت در خورشید و جابجایی ماده در اثر اختلاف دما است. آنچنان که از قطب شمال دائرةالبروج دیده میشود، این جرم به بخشی از جرم خورشید تکانهٔ زاویهای پادساعتگرد میدهد در نتیجه در سراسر خورشید یک سرعت زاویه را توزیع میکند. دورهٔ این گردش واقعی نزدیک به ۲۵٫۶ روز در مدار استوایی و ۳۳٫۵ روز در دو قطب است. از آنجایی که جایگاه زمین نسبت به خورشید همیشه در حال دگرگونی است و همیشه یک نقطه از زمین بهترین دید را نسبت به خورشید ندارد، گویا گردش این ستاره در مدار استوایی اش نزدیک به ۲۸ روز است.[۳۵] اثر جانب مرکز (گریز از مرکز) این گردش آرام، ۱۸ میلیون بار ضعیف تر از جاذبهٔ سطح خورشید در مدار استوایی آن است. اثر کشند سیارهها هم بسیار ضعیف است و نمیتواند تأثیر آشکاری بر شکل ظاهری خورشید بگذارد.[۳۶]
خورشید ستارهای با جمعیت (۱) است به عبارت دیگر ستارهای سرشار از عنصرهای سنگین است.[۳۷] گمان آن میرود که آغاز پدیداری خورشید به موجهای شوک تابیده شده از یک یا چند ابرنواختر آن همسایگی بازگردد.[۳۸] این تصور به دلیل انباشتگی عنصرهای سنگین مانند طلا و اورانیم در منظومهٔ خورشیدی نسبت به کمبود آنها در ستارههای با جمعیت نوع (۲) یا فقیر در عنصرهای سنگین، پدید آمدهاست. پذیرفتنی است اگر بگوییم این عنصرها در اثر انرژی بسیار بالای پدید آمده هنگام واکنشهای هستهای ابرنواختر یا هنگام جذب نوترون و تبدیل یک عنصر به عنصر دیگر درون یک ستارهٔ نسل دومی بزرگ بوجود آمدهاست.[۳۷]
خورشید مانند یک سیارهٔ خاکی دارای مرز روشنی نیست. تنها در لایههای بیرونی، چگالی گازها به صورت نمایی با افزایش فاصله از مرکز خورشید کاهش مییابد.[۳۹] شعاع خورشید برابر است با فاصلهٔ مرکز خورشید تا لبهٔ شیدسپهر. این لایه، بیرونیترین لایهای است که پس از آن گازها یا بسیار سرد اند یا لایهای بسیار نازک را میسازند که نمیتوانند به اندازهٔ درخور توجه نور تولید کنند. در نتیجه لایهٔ آخر لایهای است که چشم غیرمسلح بتواند به خوبی آن را ببیند.[۴۰]
آنچه که چشم، هنگام بیماری فسفن میبیند.
اگر با چشم غیرمسلح به خورشید خیره شویم، درخشش آن میتواند آسیبرسان باشد. البته یک نگاه کوتاه و گذرا، به یک چشم معمولی که مردمک آن خیلی باز نشده باشد آسیبی نمیرساند.[۱۱۴][۱۱۵] با نگاه مستقیم به خورشید توانی نزدیک به ۴ میلی وات توسط نور خورشید در شبکیهٔ چشم آزاد میشود. این انرژی باعث گرم شدن چشم و آسیب زدن به سلولهای آن میشود به همین دلیل چشم دیگر نسبت به نور دریافتی به خوبی پاسخ نمیدهد. بیماریهایی مانند فسفن و کوری جزئی کوتاه مدت از آسیبهای خیره شدن به خورشید است.[۱۱۶][۱۱۷] تابش فرابنفش با گذر سالهای دراز از سن افراد و اندک اندک باعث زردی عدسی چشم و احتمالاً بیماری آبمروارید در افراد میشود. این بیماری به میزان دریافت عمومی فرابنفش بستگی دارد و به خیرگی با چشم غیرمسلح به خورشید، ارتباط ندارد.[۱۱۸] نگاه بلندمدت و با چشم غیرمسلح به خورشید اجازه میدهد تا پرتوهای فرابنفش زیادی وارد چشم شود در نتیجه ممکن است آسیبهایی مانند آفتابسوختگی در شبکیهٔ چشم پدید آید به ویژه هنگامی که پرتوهای فرابنفش شدید و متمرکز باشند.[۱۱۹][۱۲۰] این آسیبها جدی تر خواهد بود هنگامی که چشم جوان باشد یا عدسی (لنز) گذاشته شده در چشم تازه باشد چون در این وضعیت چشم پرتوهای فرابنفش بیشتری را نسبت به چشم معمولی در خود میپذیرد. همچنین هرگاه خورشید در زاویهٔ سرسو باشد و فرد از بلندی به آن خیره شود آسیب بیشتری به چشم میرسد.
اگر با کمک ابزارهای متمرکزکنندهٔ نور مانند دوربین دوچشمی به خورشید نگاه کنیم و از فیلترهای بازدارندهٔ فرابنفش استفاده نکنیم تا نور خورشید ضعیف شود در این صورت باید منتظر آسیبهای همیشگی به شبکیهٔ چشم بود. فیلترهای نازکی که برای تماشای خورشید در بازار پیدا میشوند باید دقیقاً برای این کار ساخته شده باشند چون برخی فیلترهای ابتکاری پرتوی فرابنفش یا فروسرخ را از خود میگذراند که در صورتی که در آن هنگام درخشش خورشید زیاد باشد به چشم آسیب میرسد.[۱۲۱] دوربینهای دوچشمی بدون فیلتر میتواند پرتوی خورشید را ۵۰۰ برابر نیرومندتر از نگاه با چشم غیرمسلح، به چشم برساند با این کار میتوان گفت بیدرنگ سلولهای شبکیه کشته میشوند. حتی یک نگاه کوتاه با دوربین دوچشمی بدون فیلتر به خورشید میانهٔ روز میتواند باعث کوری همیشگی شود.[نیازمند منبع]
در خورشیدگرفتگیهایی که کلی نیستند هم نگاه به خورشید خطرناک است. چون در این وضعیت که ماه در برابر خورشید جای گرفته بیشتر نور خورشید گرفته شده و پیرامون فرد تاریک است به همین دلیل مردمک چشم بیشتر از همیشه باز شدهاست اما همزمان هنوز بخشی از خورشید در آسمان دیده میشود این بخش از خورشید همان شیدسپهر است که به درخشش دیگر جاهای خورشید است. در نتیجه مردمک چشم از ۲ تا ۶ میلیمتر باز شده که با نگاه به خورشید که به صورت جزئی نورانی است ناگهان نوری ده برابر همیشه وارد شبکیه میشود و سلولهای این بخش چشم ممکن است بمیرند در نتیجه نقطههای کوری همیشگی در محدودهٔ دید بیننده بوجود میآید.[۱۲۲] این گونه آسیبها به ویژه برای افراد بیتجربه و کودکان کمی پنهان است و فرد بیدرنگ پس از نگاه کردن متوجه آن نمیشود.
در هنگام طلوع و غروب خورشید به دلیل اثر پراکندگی رایلی و پراکندگی می در بخش زیادی از هواکرهٔ زمین نور خورشید ضعیف تر دیده میشود[۱۲۳] و حتی گاهی درخشش آن قدر کم است که میتوان به آسانی با چشم غیرمسلح یا ابزارهای نوری خورشید را تماشا کرد (به شرطی که مطمئن باشیم در شرایطی نیستیم که ناگهان درخشش خورشید زیاد شود و از پشت ابر بیرون آید) وجود گرد و غبار در هوا، رطوبت بالا و مه باعث میشود تا درخشش خورشید کمتر دیده شود.[۱۲۴]
پرتوی سبز، پدیدهای است کمیاب که اندکی پس از غروب و اندکی پیش از طلوع آفتاب روی میدهد. این درخشش توسط نور خورشید که در زیر افق شکسته میشود و به سوی بیننده تابیده میشود پدید میآید (معمولاً در اثر وارونگی هوا). نور با طول موج کوتاه تر (بنفش، آبی و سبز) بیش از پرتوهای با طول موج بلندتر (زرد، نارنجی و قرمز) خمیده میشود. اما بنفش و آبی بیشتر دچار پراکنندگی میشود در نتیجه نوری که دیده میشود سبز رنگ است.[۱۲۵]
پرتوهای فرابنفش خورشید دارای ویژگی گندزدایی است و در پاکسازی آب کاربرد دارد. همچنین از دیدگاه پزشکی هم بر بدن اثر دارد، هم باعث تولید ویتامین د میشود و هم میتواند آفتابسوختگی ایجاد کند. بخش بزرگی از پرتوهای فرابنفش توسط لایهٔ اوزون ضعیف میشود. به همین دلیل میزان فرابنفش دریافتی بسته به عرض جغرافیایی متفاوت است. این تفاوت باعث پدید آمدن گوناگونیهای زیستی در عرضهای جغرافیایی مختلف شدهاست برای نمونه میتوان به تفاوت در رنگ پوست انسان در سراسر کرهٔ زمین اشاره کرد.[۱۲۶]
صدای خورشید
در سپتامبر ۲۰۱۴ (شهریور ۱۳۹۳) آژانس فضایی آمریکا (ناسا)ˈ اعلام کرد توانستهاست صدای میدان الکترومغناطیسی خورشید را ضبط کند. یافتههای ماهواره Wind امکان تبدیل امواج الکترومغناطیس خورشید به فرکانس صوت و دریافت فایل صوتی خورشید را فراهم کرد. ماهواره Wind که حول مدار خورشید در حال گردش است، نوسانات الکترومغناطیسی خورشید را ضبط کرده و تبدیل به فایلهای صوتی کردهاست. ناسا در فرایند صوتیسازی (Sonification) دادههای دریافتی از خورشید را به صوت تبدیل کرد. در واقع این همان صدایی است که هنگام عبور فضاپیماها در فضا نیز شنیده میشود. این گروه موفق شدهاست دادههای صوتی دریافتی چند ساعته از خورشید را به یک کلیپ صوتی چند ثانیهای تبدیل کند.[۱۲۷]
ویژگی فیزیکی
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به خورشید در ویکیگفتاورد موجود است.
قطر خورشید درحدود ۱٬۳۹۲٬۰۰۰ کیلومتر یا ۱۰۹ برابر قطر زمین است.
جرم خورشید ۳۳۳٬۰۰۰ برابر جرم زمین است (جرم زمین۶×۱۰۲۷) و مقدار جرمی که خورشید از دست میدهد درحدود ۴/۲ میلیون تن در ثانیهاست.
وزن مخصوص خورشید ۴۱/۱ گرم بر سانتیمتر مکعب است.
حجم خورشید۱٫۴×۱۰۳۳ سانتیمتر مکعب که حدوداً معدل ۱٬۴۰۰٬۰۰۰ برابر حجم زمین است.
دمای مرکز خورشید ۱۵٬۰۰۰٬۰۰۰درجه کلوین است.
مدت چرخش وضعی: ۲۵ روز در استوا که درحوالی قطبها به ۳۴ روز میرسد.
یک سال کهکشانی زمانی است که خورشید یک بار به دور کهکشان میچرخد و در حدود ۲۲۵ میلیون سال است.
قطر زاویهای خورشید درآسمان ۳۲ دقیقهاست. قدر ظاهری خورشید ۲۶٫۷۴- است.
خورشید در زمان پیدایش زمین (زمانی که زمین کاملاً به اعتدال رسیده بود و آب در زمین وجود داشت) ۵ برابر امروز قطر و بزرگی داشت.
در حدود ۹۹٪ وزن خورشید را گازهای هیدروژن(H2) و هلیوم (He) تشکیل دادهاند، که از این مقدار نیز حدود ۷۰٪ هیدروژن۲۹٪ هلیوم و یک درصد مابقی، شامل سایر گازها میشود. در خورشید هر ثانیه ۵۰۰ میلیون تن هیدروژن طی فرایند همجوشی هستهای به هلیوم تبدیل میشود که فقط حدود ۵٪ آن به شکل انرژِی از خورشید خارج میگردد. ازآن جایی که هم جوشی یک عمل گرمادهاست همجوشیهای بیشمار خورشید و انرژی گرمایی حاصل از آن به عنوان اشعههای خورشید در منظومهٔ شمسی پخش میشود که مقداری از آن به زمین میرسد این عمل نیز باعث طوفانهای داغ و تحریک ابرهای اسید سولفوریک در زهره میگردد.
+ نوشته شده در شنبه بیست و نهم دی ۱۳۹۷ ساعت 14:29 توسط moein
|