منابع طبیعی و اهمیت آن

شما حتماً در طول زندگی در مجلات و کتاب‌ها خوانده‌اید و یا از اخبار، رادیو و تلویزیون راجع به بحران‌های تکرارشونده مطلع شده‌اید، بحران‌هایی از قبیل جنگ، انفجارات اتمی، انفجار جمعیت و ضایعات ناشی از آن مثل قحطی و گرسنگی و غیره. اینگونه بحران‌ها در مناطق مختلف کره زمین جملگی گواه بر صدمه‌خوردن محیط زیست انسان است. آلودگی آب و هوا خود شاهدی بر گسترش شهرنشینی است، این ضایعات خود دلیلی بر کاهش بیش از حد گونه‌های مفید گیاهی و جانوری است.

محققینی که به این‌گونه مشکلات و مصائب توجه دارند و آنها که وضعیت ملت‌ها  و رشد جمعیت جهان را دائماً مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌دهند، خبر از گسترش اضطراب، عصبانیت و فشار روحی اقشار جامعه می‌دهند.

هم‌اکنون کسی نمی‌تواند در مسئولیت مهم خود در حفظ محیط زیست در همه ابعادش شانه خالی کند. هیچ یک از ما نمی‌توانیم از جهانی که در آن زندگی می‌کنیم غافل باشیم.

مرافعات بین‌المللی، مشکلات جمعیتی و مسائل همگی به هم گره خورده‌اند، کشورهای متمدن که دارای تکنولوژی پیشرفته هستند بین جمعیت کشور و منابع طبیعی تعادل مناسبی را به‌ وجود آورده‌اند و به عبارتی از منابع خود با تکنیک صحیح و علمی بهره‌برداری می‌کنند. نقاطی از دنیا که در آن خطر جنگ و جنگ‌افروزی وجود دارد، معمولاً نقاطی هستند که در آن منابع طبیعی با کمبود مواجه هستند و یا جاهایی هستند که تکنولوژی لازم برای بهره‌برداری از منابع طبیعی موجود نیست.

این نقاط غالباً نواحی پرجمعیت جهان را شامل می‌شوند زیرا رشد جمعیت آنها از رشد تکنولوژی بیش‌تر است و میزان منابع طبیعی که می‌تواند در اختیار مردم قرار گیرد، قابل قبول و پذیرش نیست، همزمان با افزایش رشد جمعیت  و کم شدن منابع طبیعی خطر جنگ افزایش می یابد. هر راه حل ثابتی برای رفع مشکلا ت بین‌المللی باید تضمین کننده حفظ محیط زیست باشد و آنرا ملحوظ دارد تا بتواند سلامت و سعادت زندگی مردم را تأمین و مشکل جمعیتی آنها را برطرف نماید. در کلیه راه‌حل‌ها باید کیفیت محیط زیست به ویژه مورد توجه باشد. برای کشورهای پیشرفته که دارای تکنولوژی برتر هستند و مردم آنها با فراوانی مواد و مایحتاج مواجه‌اند و زندگیشان در حد لوکس است، بسیار مشکل است که بتوانند میزان بدی وضعیت موجود در سایر نقاط دنیا را تجسم کنند. فقط تعداد بسیار کمی هستندکه با محرومیت ثابت مردم در سایر نقاط دنیا آشنا هستند. کشورهای پیشرفته به رشد جمعیت خود توجه داشته، می‌دانند که رشد ممتد جمعیت چه هزینه‌هایی را دربر دارد و به همین دلیل قادر شده‌اند رشد جمعیت خود را کنترل نمایند.

کشورهای پیشرفته می‌توانند کارخانجات بیشتری داشته باشند و این فقط به قیمت افزایش آلودگی آب و هوا است. آنها می‌توانند ماشین‌های بیشتری داشته باشند، ولی به قیمت انبوهی ترافیک در شهرها و افزایش شاهراهها. آنها می‌توانند مسافرت خود را در اتوبانها زیاد کنند ولی به قیمت افزایش اتوبانها که خود جای اراضی کشاورزی و منابع طبیعی را اشغال می‌کند. آب و هوا زمانی تمیز و ارزان‌قیمت بودند، ولی امروزه آلوده و گران می‌باشند. زمین زمانی ارزان‌قیمت و سهل‌الوصول بود، ولی امروزه مشکل می‌توان فضایی را با قیمت ارزان تهیه نمود که از نظر حفظ منابع طبیعی منحصر به فرد باشد و جایی در زمانی نه چندان دور که جهان بزرگ و جمعیت آن بالنسبه کم بود بشر می‌توانست در اعمال خود اشتباهات بزرگی را مرتکب شود بدون اینکه به محیط زیست لطمه جدی وارد گردد. اگر جنگلی نابود می‌شد و یا مرتع و علفزاری به بیابان تبدیل می‌شد، هنوز هزاران جنگل و چمنزار دست نخورده وجود داشت. امروزه جهان کوچک و جمعیت آن بسیار زیاد است و هرگونه اشتباهی غیر قابل جبران است. هرگونه اشتباهی در رابطه با محیط زیست و تأمین مجدد آن بسیار پرهزینه است، تلاش و تقلا برای حفاظت از محیط زیست چیزی است که باعث رشد و ارتقاء می‌شود و سعادت کامل افراد را تضمین می‌کند. بشر باید در طبیعت به گونه‌ای عمل کند تا ضمن تهیه غذا و تأمین زندگی که برایش اساسی هستند، آن را در حد اعلا حفظ نماید. طبیعتی سرشار از فضا برای جابجایی، سرزمین طبیعی برای گردش کردن، مناظر طبیعی برای تحسین کردن و جانوران وحشی برای مشاهده، مطالعه، شکار و غیره …

امروزه باید تصمیمات مفید خود را در رابطه با حفظ کیفیت محیط زیست سریعاً به مرحله اجراء درآوریم. اگر بیش از این منتظر بمانیم ممکن است موقعیت مناسب را از دست داده و محدودیتهای زیادی در رفتار با طبیعت ایجاد گردد، هدف ما این نیست که فقط راه‌حل ساده‌ای برای محیط زیست انتخاب و معرفی کنیم. برای بسیاری از مشکلات هم‌اکنون هیچ راه‌حلی نداریم و تنها کاری که اکنون می‌توانیم در رابطه با حفظ محیط زیست بطور قاطع انجام دهیم، حفاظت از آن با محدود کردن رشد بیشتر جمعیت است. سایر راه‌حلها یعنی افزایش تولیدات از طبیعت برای تغذیه نسل بشر و غیره موقعیت را خرابتر می‌کند. قبل از اینکه موقعیت از این هم خرابتر شود و جهانی خلق کنیم که دیگر نسل بشر قادر به ادامه زندگی در آن نباشد، باید به فکر چاره باشیم و وارد عمل شویم.

منابع طبیعی، مواد، سرزمین و موجودات زنده‌ای هستند که بویژه در فرهنگ انسانی مفید و ارزشمند هستند. امروزه همه چیزهای موجود، روی کره زمین از یخهای قطبی گرفته تا قلل کوههای استوایی و اعماق دریاها برای انسان ارزشمند بوده و در نتیجه جزء  منابع طبیعی محسوب می‌گردند.

منابع طبیعی را به دو دسته کل تقسیم می‌کنند. یکی منابع تجدید شونده و دیگری منابع غیرقابل تجدید. مطالعات اخیر نشان داده است که حد و مرز بین این دو کاملاً مشخص نیست و این خود از اهمیت این تقسیم‌بندی می‌کاهد.

منابع تجدیدشونده همانا منابع زنده هستند مانند جنگلها، مراتع، آبزیان، خاک و …  . منابع طبیعی غیرقابل تجدید، اشیاء بی‌جان مثل معادن و سوخت‌های فسیلی هستند.

اختلاف بین این دو دسته از منابع بسیار مهم هستند. منابع زنده قادر به تکثیر، تولید مثل، افزایش و جابجایی هستند. اگر از این منابع بطور صحیح استفاده شود میتوانیم سالهای سال ازآنها بهره‌برداری کنیم بدون اینکه لطمه‌ای به آنها واردآید. منابع غیرقابل تجدیدبه خودی خود جابجا نمی‌شوند و مدت زمان جابجایی آنها آنقدر طولانی و به نسبت کم است که در زمان حیات انسان قابل رؤیت نیست. توده‌های آهن یا منابع نفت رشد نمی‌کنند وقتی یک منبع مرده مورد مصرف و استفاده قرار گرفت از دست رفته و ما باید چیز دیگری را جایگزین آن کنیم و یا اینکه بدون وجودآن به زندگی ادامه دهیم.

دومین اختلاف مهم این دو منابع در این است که منابع زنده به هم پیوسته و وابسته‌اند. اگر جنگلی را بطور یکسره قطع کنیم نه تنها درختان از بین می‌روند بلکه به خاک هم صدمه وارد می‌گردد. نسبتهای آبی منطقه تغییر می‌‌کند. زندگی ماهیان در نهرها و رودخانه‌ها و زندگی جانداران در خشکی تخریب و یا ممکن است بطور چشمگیری تغییر یابد. پس منابع زنده در هر ناحیه‌ای به همدیگر گره خورده و عجین هستند چنانچه به یکی لطمه وارد شود به سایرین نیز وارد می‌گردد. در منابع غیرقابل تجدید این طور نیست، استخراج زغال‌سنگ در یک ناحیه ضرورتاً تأثیری بر سایر ذخایر ندارد.

هنگامی که ما زغال سنگ یا نفت را برای سوختن مصرف می‌کنیم جنگل محفوظ می‌ماند، ولی همزمان هوا آلوده‌تر می‌شود به نحوی که رشد نباتات و حیوانات ممکن است به مخاطره افتد. امروزه معلوم شده که بسیاری از منابع از جمله اکسیژن موجود در هوا، نفت و زغال‌سنگ موجود در زمین نتیجه‌ای از فعالیت موجودات زنده است و به آنها وابسته‌ است. منابع طبیعی غیرقابل تجدید دائماً در حال کاهش و تنزل هستند و با افزایش رشد جمعیت توسط بشر بطور بیرحمانه مصرف می‌شوند. بایستی در استخراج و مصرف آنها جانب احتیاط را حفظ نموده و از ضایعات و فضولات آنها جلوگیری نمود. با اعمال اینگونه مدیریت بهره‌برداری از منابع امکان عرضه آن برای مدت زمان طولانی میسر است و بالعکس اگر با بی‌احتیاط همه آنها را مصرف کنیم بزودی شاهد زوال و پایان آنها خواهیم‌ بود.

طبیعت دارای امکانات بسیاری است که تداوم زندگی بشر و همه موجودات روی زمین، وابسته به آن است. اما آنچه منابع طبیعی نامیده می‌شود، منابع تجدیدشونده‌ای هستند که از آن‌ها بهره‌برداری می‌کنیم و عمدتاً به خاک، گیاه، درخت و آب محدود می‌شود. «خاک» به‌معنای مالکیت بر زمین در آن عرصه، «گیاه» محدود به مراتع، و «درخت» در جنگل‌ها است، که جوامع بشری بهره‌برداری‌های گوناگونی از آن‌ها دارند.

بسیاری از منابع طبیعی را می‌توان به دو دسته زیر تقسیم کرد:

منابع تجدیدپذیر — منابع تجدیدپذیر به‌طور عمده از جانداران تشکیل شده و قابل جایگزینی است؛ مثل محصولات دامی، درختان، نخ و پشم.

منابع تجدیدناپذیر — منابع تجدیدناپذیر شامل موادی است که در صورت اتمام، قابل جبران نیستند یا زمان لازم برای تجدیدشان به‌قدری طولانی است که عملاً تجدیدپذیر محسوب نمی‌شوند.

 

 

کاهش منابع

امروزه منابع طبیعی تجدیدپذیر، نقش مهمی را در ابعاد مختلف زندگی بشر (اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست‌محیطی) ایفا می‌کنند. در اغلب کشورهای در حال توسعه بر اثر تبدیل عرصه، گسترش روزافزون شهرها، توسعه غیراصولی صنعت، رشد فزاینده جمعیت، و فقدان برنامه‌ریزی مناسب برای نگهداری از منابع طبیعی، سطح این عرصه‌ها کاهش یافته و در خطر نابودی قرار گرفته‌است. خسارات ناشی از این تخریب به شکل‌های گوناگون از قبیل جاری شدن سیلاب‌ها و شسته شدن خاک، پر شدن سریع مخازن سدها از رسوبات آبرفتی، افت سطح آب‌های زیرزمینی، نابودی خاک‌های حاصل‌خیز، تغییرات نامطلوب آب و هوایی، کاهش فراورده‌های جنگلی و مرتعی، برهم خوردن تعادل اکوسیستم، به مخاطره افتادن روند طبیعی محیط زیست و حیات وحش، و گسترش بیابان‌ها و کویرها ظاهر می‌شود.

مفهوم منابع طبیعی :

منابع طبیعی، به مواد و منابعی گفته می شود که به طور طبیعی به وجود می آید و انسان در پیدایش آنها نقشی ندارد. این منابع از نظر حیاتی به دو دسته تقسیم می شوند:

1- منابع طبیعی غیرقابل تجدید که پس از بهره برداری، مقدار آن کاهش می یابد و هیچ گاه به صورت اولیه برنمی گردد؛ مثل معادن و مخازن.

2- منابع طبیعی تجدید شونده که در صورت مدیریت درست، پس از بهره برداری اصولی، قابلیت تجدید حیات دارند و به وضعیت اولیه برمی گردند؛ مانند جنگل ها و مراتع.

اهمیت و ارزش منابع طبیعی کشور

منابع طبیعی تجدید شونده مانند آب، خاک، جنگل و مرتع که امروزه در محافل علمی از آن با عنوان بستر حیات انسان ها و زیربنای توسعه پایدار جوامع نام برده می شود، نگین سرسبزی است که نه فقط به نسل حاضر، بلکه به تمامی نسل های آینده کشور تعلق دارد و باید به خوبی حفظ و به آیندگان سپرده شود. جنگل ها و مراتع، تکیه گاهی مطمئن برای توسعه اقتصادی و اجتماعی، بستری برای رونق کشاورزی، عرصه ای برای تولید چوب، زیستگاهی برای گونه های گیاهی و جانوری، منبعی برای تولید اکسیژن، گردشگاهی برای تفریح و محل مناسبی برای گذراندن اوقات فراغت است. این نعمت الهی، با تولید محصولات پرارزش گوناگون، زمینه اشتغال عده بسیاری از افراد جامعه را فراهم می سازد و سبب شکوفایی اقتصاد ملی کشور می شود.

درخت، روح سبز حیات

اینکه می گویند با یک گل بهار نمی شود، درباره درختان صادق نیست. وجود هر درخت، سبب پاکی هوا، زیبایی محیط و آرامش خاطر انسان می شود. درختان را باید روح سبز حیات نامید. درختان افزون بر پاکی هوا، در پایداری و تقویت خاک و نیز حفظ آن در برابر عوارضی مانند سیل و نیز تأمین نیازهای غذایی موجودات، نقش بسیار مهمی دارند. فضای سبز، عاملی برای کاهش تنش های روانی است و می تواند تأثیر بسیاری در کاهش اثر آلاینده های محیطی داشته باشد.

امنیت غذایی ومنابع طبیعی

امنیت غذایی؛ یعنی غذا برای همه. هر سال، حدود نود میلیون نفر بر جمعیت جهان افزوده می شودجمعیت زیاد، یعنی تخریب بیشتر زمین های کشاورزی، جنگل ها و مراتع. هر چه جمعیت بیشتر شود، فشار مردم بر منابع طبیعی نیز افزایش می یابد و با از بین رفتن پوشش گیاهی، زمین برای فرسایش آماده می شود. پس با فرسایش شدید زمین و کمبود آب، نتیجه ای جز بروز قحطی و هجوم روستاییان به مناطق شهری و پر کردن اطراف شهرها باقی نمی ماند. بر این اساس، بدون حفظ منابع طبیعی و دست یابی به بهترین شیوه های بهره برداری از آن، نمی توان امنیت غذایی انسان ها را تأمین کرد.

عوامل تخریب منابع طبیعی

دو عامل عمده در تخریب منابع طبیعی نقش دارند: طبیعت و انسان. آتش سوزی های طبیعی، سیل و زلزله، برخی از عوامل طبیعی است که از کنترل بشر خارج است. انسان، به شیوه های گوناگون منابع طبیعی را تخریب می کند. یکی از این شیوه ها، بی احتیاطی جنگل نشینان و دامداران و آتش سوزی های جنگل ها و مراتع است. صنعتی شدن، عبور جاده های گوناگون از جنگل ها و مراتع، قطع درختان و آلودگی هوا نیز در تخریب منابع طبیعی مؤثرند. برخی دیگر از عوامل تخریب منابع طبیعی عبارتند از: افزایش غیرعادی جمعیت، بهره نبردن از دیگر انرژی های موجود در کشور مانند انرژی خورشیدی، نفت و...، مدیریت اشتباه در عرصه منابع طبیعی و نبود آموزش صحیح.

راه کارهای جلوگیری از تخریب منابع طبیعی

راه کارهای جلوگیری از تخریب منابع طبیعی، موارد چندی است که به طور خلاصه به برخی از آنها اشاره می کنیم:

1- زراعت در مناطق کوهستانی و سطوح شیبدار، یکی از عوامل فرسایش خاک در کشور استبرای حل این معضل، توسعه باغ ها در این زمین ها، راهی مناسب به نظر می رسد؛ چرا که به این ترتیب افزون بر بهره برداری اقتصادی از آنها، از فرسایش خاک جلوگیری خواهد شد.

2- نبود تفکر و فرهنگ حفظ منابع طبیعی در کشور، از دیگر مشکلاتی است که می توان با بهره گیری از رسانه های تصویری و نوشتاری، ارزش، اهمیت و ضرورت حفظ منابع طبیعی و زیان های نابودی تدریجی این منابع را برای آگاهی افکار عمومی بیان کرد تا با بسیج ملی، به احیای منابع و جلوگیری از تخریب بیشتر آنها اقدام شود.

3- کمک دولت به تشکیل انجمن ها و تشکل های مردمی حفاظت از منابع طبیعی و حمایت از دیدگاه های این گونه تشکل ها، و تخصیص اعتبار لازم برای اجرای طرح های خروج دام از جنگل، اسکان عشایر و تجمیع روستاهای پراکنده، از دیگر مواردی است که باید در راه کاهش تخریب منابع طبیعی و پوشش گیاهی کشور به آن توجه شود.

فواید ناشی از کاشت درختان

امروزه در محافل علمی و مجامع معتبر دانشگاهی جهان، از جنگل با نام «بستر و زیربنای حیات» نام می برند؛ زیرا این پدیده الهی در پاکی آب و هوا، تأمین بیش از شصت درصد اکسیژن مصرفی جهان، ذخیره سازی آب های زیرزمینی، جلوگیری از بروز انواع فرسایش آبی و بادی، افزایش میزان بارندگی، تعدیل دمای محیط، ایفای نقش ریه در نظام تنفسی شهرها، از بین بردن میکروب ها، تأمین سلامت روح و روان انسان، فراهم آوردن شرایط مطلوب تفریحی و تفرجگاهی، ایجاد زمینه تخیل و تفکر برای هنرمندان، کنترل اشعه خورشیدی، دوام و قوام حیات وحش و... نقشی بسیار مهم، حیاتی و زیربنایی دارد.

از سوی دیگر، بروز سیل های سهمگین و تبدیل باران رحمت به باران زحمت و مصیبت، افت سطح آب های زیرزمینی، پر شدن پیش رس مخازن سدها از خاک و دیگر رسوبات آبرفتی، تغییر نامطلوب شرایط آب و هوایی، گسترش کویرها و بیابان زایی در سطوح وسیع، از بین رفتن شرایط مطلوب محیط زیست انسانی، به مخاطره افتادن حیات وحش و...، از عواقب نابودی جنگل ها و مراتع کشور است که باید خطر از بین رفتن آن را جدی گرفت و در راه توسعه و گسترش آن از هیچ کوششی دریغ نورزید.